از هر دری سخنی

گاه نوشته های قابل انتشار، در هر موضوعی!

از هر دری سخنی

گاه نوشته های قابل انتشار، در هر موضوعی!

از هر دری سخنی

گاه خنده ای تلخ و گاه تلخی یک خنده، وجودت را در آتشی غریب می سوزاند...
اینجا غمکده ای است، پر از درد رفتن...
و تماشاکده ای است، لبریز از جدایی...
اینجا دنیاست!
سرای بی کسی...

۲ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

بعد از اقدام درست و «انقلابی» شورای نگهبان که در راستای وظیفه «قانونی» و رسالت خود، حسن روحانی را برای انتخابات خبرگان رد صلاحیت کرد، واکنش های زیادی نسبت به این ماجرا بوجود آمد...

اما در راس این واکنش ها، می توان «نامه حسن روحانی به مردم درباره رد صلاحیتش» را قرار داد...

نامه ای که یکی دیگر از مصادیق این آیه قرآن کریم واقع شد:

«وَمَکَروا وَمَکَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیرُ الماکِرینَ» (آل عمران، 54)

یهود با خدا مکر کردند و خدا هم در مقابل با آنها مکر کرد، و خدا از همه بهتر تواند مکر کرد!

در این پست فقط چند نکته کوتاه درباره نامه ای که حسن روحانی نوشته است را ذکر خواهم کرد.

و اگر عمری بود در آینده نچندان دور بیشتر و بهتر درباره این نامه خواهم نوشت.

برکات نامه حسن روحانی درباره رد صلاحیتش

یکی از برکات نامه حسن روحانی درباره رد صلاحیتش، نشان دادن «ماهیت» و «واقعیت» اوست.

در واقع این نامه باعث شد «علت» رد صلاحیت وی برای «مردم» تا حدودی روشنتر شود...

فرای از مشکلات اقتصادی که به گفته کارشناسان بی سابقه بوده است! عملکرد سیاسی و حتی اظهارات اعتقادی روحانی در 8 سال ریاست دولت تدبیر و امید (بخوانید تزویر و ریا!) یکسری علل دیگر هم وجود دارد که مردم از آن آگاه نیستند. این نامه باعث شد بخشی از این علت ها به دست خود روحانی افشا شود...

در واقع روحانی ماهیت خودش را نشان داد...

این نکته را در نظر بگیرید و مقایسه بفرمایید:

علی لاریجانی رد صلاحیت شد. اعتراض هم کرد. در فضای مجازی هم نوشت. کلیدواژه «یکدست سازی» را هم به ادبیات سیاسی کشور اضافه کرد. (یا حداقل آنرا دوباره زنده کرد...) اما به هیچ وجه ساختار قانونی و جایگاه شورای نگهبان را زیر سوال نبرد؛ هرگز به نبرد با اصل نظام و ساختار سیاسی آن نپرداخت.

نتیجه آن چه شد؟

لاریجانی نشان داد نه تنها در درون نظام و یکی از مسئولان وفادار به جمهوری اسلامی تعریف می شود، بلکه در حادترین شرایط، (رد صلاحیت معمولا هویت واقعی سیاسیون را افشا می کند!) نجابت به خرج می دهد و به خاطر شخص (خودش) اصل را زیر سوال نمی برد!

اعتراض اصلاح طلبان به حسن روحانی درباره رد صلاحیتش!

این جمله را بخوانید:

مدیر مسئول روزنامه «جمهوری اسلامی» در یادداشت ویژه‌ای در این روزنامه به نامه حسن روحانی درباره رد صلاحیت شدنش اشاره کرده و نوشته: «سوال مهمی که باید آقای روحانی به آن جواب بدهد اینست که چرا شما فقط وقتی که خودتان رد صلاحیت شدید احساس کردید که جمهوریت نظام به خطر افتاده و باید برای نجات آن دفاعیه بنویسید؟»

جمله فوق را در یکی از کانال های اصلاح طلب در آپارات دیدم...

جدای از این مطلب، در سایت های زنجیره ای اصلاح طلب هم مشابه این دیدگاه دیده می شود:

جناب روحانی، حالا که رد صلاحیت به شما رسید شد بد؟

چرا تا دیروز درباره رد صلاحیت اینگونه سخن نمی گفتید؟

ابعاد امنیتی و جاسوسی در ماجرای رد صلاحیت روحانی

سوالات فراوانی درباره ابعاد امنیتی و جاسوسی در دولت روحانی وجود دارد. حتی در مورد خود روحانی و شخصیت دوگانه وی نیز ابهامات زیادی مطرح است.

حسن روحانی هیچگاه حاضر نشده است درباره این سوالات پاسخ دهد.

اگر تیترهای:

حمید رسایی دوتابعیتی بودن حسن روحانی را ثابت کرد

حسن روحانی و تابعیت دوگانه

روحانی یا فریدون؟ حسن روحانی کیست؟

افشاگری رسایی از دو تابعیتی بودن حسن روحانی

این کلیپ را مشاهده بفرمایید:

افشاگری وحشتناک رسایی نماینده سابق مجلس از دو تابعیتی بودن حسن روحانی

به احتمال قریب به یقین، محور اصلی یکی از گزارش های دریافتی شورای نگهبان که این نهاد انقلابی را به این نتیجه رسانده که رئیس جمهور 8 ساله و عضو 3 دوره مجلس خبرگان را «رد صلاحیت» کند، درباره همین ابعاد امنیتی و جاسوسی شخص حسن روحانی است.

اگر تنها به اخبار منتشر شده درباره وجود جاسوس های متعدد در تیم مذاکره کننده!! (از ژنو گرفته تا برجام و...) و اطلاعاتی که بنا به دلایلی خاص منتشر نشده را مبنای قضاوت قرار ندهیم، وجود جاسوس های فراوان در دولت روحانی، و شکل و شمایل کلید خاصی که روحانی از آن رونمایی کرد، ابهامات فراوانی دارد...

حسن روحانی به معنی واقعی کلمه دست دو دولت را از پشت پست:
1. دست دولت هاشمی را در تورم از پشت بست!!

و رکورد تورم بعد از انقلاب در کشور که در دستان هاشمی رفسنجانی بود (با تورم 49 درصد) را شکست و با تورم فزاینده 59 درصد دولت را تحویل داد.

2. دست دولت خاتمی ار دستگیری جاسوسان دولتی از پشت بست!!

و رکورد خاتمی در دستگیری اعضای دولت به جرم جاسوسی و خیانت و... را جابجا کرد و در یک قلم، فقط 4 جاسوس عضو تیم 12 نفره مذاکره کننده دولتش بودند!

فقط و فقط به این جملات که خروجی اخبار رسمی منتشر شده است توجه کنید:
1. دولت به عبدالرسول دری اصفهانی نشان درجه سه خدمت داد
2. جواد ظریف درباره دری اصفهانی گفت: بین خودم و خدا باید شهادت دهم که ایشان (دری اصفهانی) نقش موثری در تأمین منافع ملی داشت.
3. دری اصفهانی نماینده بانک مرکزی (با مدیریت همتی!) و مسئول امور بانکی تیم مذاکره کننده دولت بود.

عبدالرسول دری اصفهانی فقط یکی از جاسوسان دستگیر شده شاخص در دولت حسن روحانی است و اگر از جساسوس هایی که از دولت فرار کردند (بخوانید: فراری داده شدند!!) بگذریم، تعداد نفرات دستگیر شده به حدی است که به معنی واقعی کلمه هر ایرانی وطن دوستی را با این سوال مواجه می کند که چطور در این دولت اینقدر جاسوس وجود دارد؟

آقای حسن روحانی نامه شورای نگهبان را منتشر کنید

حسن روحانی حتی به این اندازه هم شهامت ندارد که نامه شورای نگهبان را منتشر کند...

اما درباره نقد معصوم و... سخن می راند و افاضه می کند که امام حسین هم با عمر سعد مذاکره کرده است!

روحانی در نامه ای که منتشر کرده ابعاد رد صلاحیتش را در 4 محور نوشته است. اما آنچه نوشته متنی است که به خواست خود تغییر داده و از عباراتی که به شکلی کنایه وار انتخاب شده، مشخص است که هیچ ارتباطی با نامه شورای نگهبان ندارد...

خوب است برای روشن شدن ذهن مخاطب، یکبار برای همیشه متن کامل نامه شورای نگهبان که دبیر شورا (آیت الله جنتی) آن را امضا کرده است را منتشر کند تا «مردم» قضاوت کنند که رد صلاحیت وی درست بوده یا غلط.

حسن روحانی احتمالا به بهانه «قید محرمانه» بودن نامه از این اقدام تفره می رود، اما کیست که نداند او از افشای ماهیت نامه می ترسد!

و البته از سوی دیگر یقین دارد که از سوی شورای نگهبان این اتفاق نخواهد افتاد؛ چراکه این شورا و رابطین آن اهل زد و بند و خیانت و افشاگری و... نیستند و به مرّ قانون عمل می کنند. جاسوسی، خیانت، تزویر، ریاکاری، خدعه، ظاهرسازی، نفاق و... کار کسانی است که روزگاری در ظاهر خود را انقلابی نشان می دادند اما به محض اینکه فرصت یافتند، هویت واقعی خود را افشا کردند و همه تلاش خود را به کار بستند و نظام را تا آستانه سقوط کشاندند! اما به لطف خدای متعال، این مشعل حقیقت و حقانیت روشن ماند تا مردم در عصر آخرالزمان، از آن استمداد کنند تا خورشید ولایت ظهور کند و دلها را به سوی حق و حقیقت رهنمون سازد...

اگر عمری باشد، متن نامه حسن روحانی و نقد آنرا در وبلاگ منتشر خواهم کرد؛ والسلام.

  • احمد طحانی
  • ۰
  • ۰

مدتی قبل (دقیق به خاطر ندارم به سال کشیده یا خیر!) فایلی صوتی از محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت روحانی در فضای مجازی منتشر شد که حسابی سر و صدا کرد...

این فایل صوتی از چند جهت قابل تأمل و بلکه مهم بود:

اول اینکه فایل مربوط به محفلی دوستانه است که طرفین، به خصوص آقای ظریف، بدون رعایت تشریفات و رعایت احتیاط و... حرف می زنند! اگرچه از نظر اخلاقی ضبط صدا در چنین محافلی به هیچ وجه درست نیست؛ اما به هر حال کاری است که انجام شده است و طبعا کسی که این فایل را انتشار داده، روزی باید به خاطر این کار خود که ممکن است تبعات زیادی داشته باشد، پاسخ دهد!

دوم اینکه اظهارات ظریف و بیان خالصانه و صادقانه نظراتش پیرامون مسائل مختلف، بسیار قابل توجه و صد البته «مهم» است. او در این فایل درباره رهبر انقلاب، جریان اصلاحات، جریان اصولگرا، جریان پایداری، سپاه و... حرف می زند که هر کدام از آنها به تنهایی حائز اهمیت است.

من همان زمان فایل را گوش داده بودم و نمی دانم چرا و به چه علت، آنرا منتشر نکردم. اما امروز که به صورت کاملا اتفاقی دوباره به آن برخوردم (فایل را در پوشه آپارات و زیر پوشه مستند ذخیره کرده بودم) تصمیم گرفتم حداقل چند خط درباره آن بنویسم و آنرا در کانال آپاراتم منتشر کنم.

در ادامه به چند نکته مهم از سخنان ظریف اشاره کرده و توضیحاتی را در تکمیل آن اضافه خواهم کرد. بفرمایید:

1. هیچ جریانی به اندازه اصلاح طلبان دیکتاتور مآبانه رفتار نکرده است!

این موضع گیری اگر از سوی یک اصولگرا بیان می شد، واکنش خاصی را بر نمی انگیخت و لابد در بین صدها خبر و تحلیل دیگر، بایگانی می شد. اما گوینده این سخن دکتر محمد جواد ظریف است! کسی که اصلاح طلبان قصد داشتند برای انتخابات 1400 او را در مقابل آیت الله رئیسی قرار دهند و به گمان خود تصور می کردند ظریف می تواند برنده انتخابات باشد!

محمد جواد ظریف، که هر دانشجوی سال اول علوم سیاسی هم می داند و می تواند او را در خط کشی های سیاسی کشور در نقطه ای که باید قرار دهد، بیان می دارد که: «اصلاح طلبان در حذف رقیب دست جریان اصولگرا را از پشت بسته اند!»

و جالب اینکه این جمله را با چنان قاطعیتی بیان می کند که حضار محو سخنانش می شوند! او سپس به ماجرای کوی دانشگاه و... اشاره می کند تا به اصطلاح سند ادعایی که بیان کرده است را به مخاطبش ارائه دهد...

2. اصلاح طلبان در 1378 برای حذف رهبری اقدام کردند!

در بخش دیگری از این سخنان، محمد جواد ظریف از حضار سوال می کند که: می دانید رهبری از چه سالی چفیه به گردن انداختند؟ حضار که با بی اطلاعی و جواب های غلط مشخص می شود چندان در سیاست وارد نیستند و احتمالا جوانند، به نحوی از ظریف می خواهند تا سخنش را ادامه دهد...

او اینبار این جمله مهم را بر زبان جاری می کند: «پشت بی سیم گفتند پیش به سوی آذربایجان!» شاید این بخش از سخنان ظریف، مهمترین بخش اظهاراتش در این فایل صوتی باشد! او در حقیقت بر این نکته که تاجزاده (معاون وزارت کشور در دولت خاتمی) به شکل مستقیم یا غیر مستقیم، جمعیت معترض را به سوی بیت رهبری هدایت کرده است صحه می گذارد! در حالیکه این بحث بارها مطرح شده بود و هربار تاجزاده آنرا رد کرده بود؛ اما اینبار کسی به عنوان شاهد وارد عرصه شده است که وزن سیاسی اش چندین برابر وزن تاجزاده و امثال تاجزاده ها است: دکتر محمد جواد ظریف!

واقعیت هم این است که اصولا تغییر جریان چپ در اوایل انقلاب که به شدت انقلابی و تند بود، به «اصلاحات» که باز هم شدیدا تند است؛ با همین هدف شکل گرفت: حذف ولایت فقیه از قانون اساسی!

تحصن های مجلس ششم، حوادث کوی دانشگاه در سال 1378، ماجرای قتل های زنجیره ای، ماجرای ترور سعید حجاریان و... هم همگی در همین راستا و در طول همین هدف قابل بحث و بررسی هستند. اصولا اولین شعار اصلاحات این بود که «همراه شو عزیز... کاین درد مشترک؛ هرگز جدا جدا... درمان نمی شود!» و کیست که نداند «درد مشترک» اصلاح طلبان، در درجه اول اسلام و بعد از آن حکومت اسلامی است! اگرچه آنها همه تلاش خود را هم به کار بستند اما به یک نکته توجه نداشتند و هنوز هم ندارند! آن نکته مهم این است: هرکس شمع حق را پف کند ریش خود را می سوزاند! که فرمود: شمع حق را پف کنی تو ای عجوز؟ / هم تو سوزی هم دهانت گنده پوز! (بیت از حضرت مولانا است.)

3. سردار عزیز جعفری همه کاره سپاه است!

در بخشی از فایل صوتی، ظریف می گوید پیام قهر اصلاح طلبان از مجلس را یا باید بایدن بشنود یا عزیز جعفری! و وقتی با واکنش یکی از حاضران مواجه می شود که عزیز جعفری مدتهاست که فرمانده سپاه نیست، ظریف می گوید: عزیز جعفری همه کاره است...

اگرچه می توان این سخن و موضع ظریف را یک سخن احساسی دانست و لفظ عزیز جعفری را صرفا به عنوان نمادی از سپاه تحلیل کرد، اما تکمله ظریف مبنی بر اینکه «عزیز جعفری همه کاره است» این فرضیه را تا زیر سوال می برد.

ظریف مدتها در سمت های حساس و مهم کشور پست داشته و در دولت روحانی، 8 سال پیاپی وزیر امور خارجه بوده است. بنابراین نمی توان فرض کرد که او از اوضاع سیاسی کشور و وضعیت نیروهای نظامی و انتظامی بی اطلاع باشد...

حال اگر بپذیریم که سخن ظریف درست است، یک نکته بسیار مهم و نوید بخش از این کلام قابل دریافت است! و آن نکته مهم این است که در سپاه خط و خطوط فکری فرماندهی و راهبری می کند نه اشخاص و افراد! به عبارت ساده تر، در سپاه خط و خطوط سیاسی معنا ندارد؛ بلکه ماهیت سپاه «پاسداری» از انقلاب است؛ چه در عرصه سخت و نظامی و چه در عرصه نرم و اطلاعاتی. بنابراین این سخن ظریف، بیانگر این نکته مهم است که خط و نگاه انقلابی سردار عزیز جعفری، پس از پایان دوران فرماندهی اش، همچنان پابرجاست و اگر سردار سلامی بر مسند فرماندهی سپاه پاسداران نشسته است؛ او هم همان خط و نگاه انقلابی را پیش می برد؛ خطی که از ابتدا ماهیت واقعی و حقیقی سپاه بوده و خواهد بود.

4. رای ظریف به علی عباسپور تهرانی!

ظریف در این فایل صوتی بیان می کند که در انتخابات مجلس، به دکتر علی عباسپور تهرانی رأی داده است و اضافه می کند که او اتفاقا اصولگرا هم هست؛ اما شخصیت عاقل و قابل احترامی است! این سخن ظریف، اگرچه تا حدی جای تعجب دارد، اما می تواند منشأ خیر و برکت فراوانی باشد. به این شرط که هسته اصلی جریان انقلاب و نیز شاخه های نوپا اما مستحکم انقلابی که با بنیه فکری قوی و نیروی جوانی روی کار آمده است، این پیام را دریابد و ظریف را به عنوان یک نیروی معتدل حفظ نماید!

اگرچه روشن است که منظور نگارنده استفاده سیاسی از ظریف در قامت وزیر و... نیست؛ بلکه منظور این است که «شخصیت» و «جایگاه اجتماعی» ظریف، با این نوع نگاه معتدل، می تواند در بزنگاه های سیاسی به کار جریان انقلابی بیاید؛ چراکه همانطور که امام خامنه ای هم فرمودند ظریف «امین، شجاع، غیور و متدین» است، بنابراین می توان از پتانسیل وی در خدمت اسلام و انقلاب به نحوی شایسته و بایسته استفاده کرد.

لازم به ذکر است که بحث برجام و خیانتی که در آن به «تاریخ ایران» شد جداست! اگر طرفداران برجام که با پخش مستقیم خبر انجام توافق توسط رئیس جمهور وقت، حسن روحانی، در رسانه ملی شروع به جشن و پایکوبی کردند و دلار و هزاری در دست در خیابان می رقصیدند، ماهیت این ننگنامه را بدانند، قطعا بخش قابل توجهی از آنها که حداقلی از وطن دوستی را در وجود خود داشته باشند، بر روحانی و ظریف خورده می گیرند! در فضای نقد مطبوعات کشور در آن سالها، برجام به حدی مفتضح شد که با عهدنامه ننگین ترکمنچای قیاس می شد! و عجیب اینکه ظریف برای دفاع از برجام، آستین بالا زد و شروع کرد به دفاع از ترکمنچای!! که این حرکت ظریف، حتی تعجب استادان لیبرال تاریخ و سیاست را هم در پی داشت و توئیت های ریز و درشت آنها بود که در نقد این حرکت ظریف، برگی دیگر از تاریخ سیاسی پس از انقلاب را پر کرد. برگی که به فرموده رهبر حکیم انقلاب، سراسر «عبرت» بود!

5. تن صدا و اغوای مخاطب! یا هنر سخنوری.

در اینکه ظریف با زبان بدن آشناست شکی نیست. او به خوبی می تواند سخنرانی و سخنوری کند. در همین فایل صوتی او با بالا و پایین کردن تن صدا و نیز نحوه ادای کلمات، مخاطب را مسحور سخنان خود می کند! کما اینکه پیشتر نیز در بین انقلابیون این نکته مطرح بود که ظریف لبخند و حتی قهقه اش را به دشمن تحویل می دهد و اخمش را برای مجلس انقلابی نگه می دارد!

در این فایل صوتی، ظریف با چیدن کلمات کنار هم، گزاره ای که می تواند مخاطب را دچار شک کند را به سادگی متحول کرده و به عنوان گزاره ای پذیرفته شده به خورد او می دهد! او با این عبارت که: «درسته که من رأیم از همه گزینه ها بیشتر بود...» به مخاطب می قبولاند که در انتخابات 1400 از لاریجانی، جهانگیری، پزشکیان و... رأی بیشتری داشته است.

یا در ادامه وقتی می خواهد علت بالاتر بودن رأی خود را از دیگران بیان کند، تن صدا را پایین می آورد؛ به نحوی که انگار درگوشی راز مهمی را به مخاطب منتقل می کند! همین نکته به ظاهر ساده اما بسیار مهم، در اقناع مخاطب موثر است و در واقع همین موارد است که ظریف را در سخنوری و زبان بدن، کاملا «ماهر» نشان می دهد.

اگرچه از این فایل نکات دیگری هم قابل استخراج است، اما من در این مطلب به همین چهار مورد بسنده می کنم. همچنین شما بزرگواران را دعوت می کنم که فایل کامل سخنان ظریف را گوش دهید. و البته امیدوارم بتوانم روزی درباره سخنان ظریف درباره «میدان و دیپلماسی» و تقابل این دو با یکدیگر هم مطلبی بنویسم...

در نهایت ختم این مطلب با این دعاست که باید هر لحظه و هر روز با خود زمزمه کنیم و از خدای تبارک و تعالی، عاجزانه بخواهیم و حضرات معصومین علیهم السلام را واسطه کنیم تا عاقبتمان ختم به خیر شود؛ ان شاء الله.

  • احمد طحانی