از هر دری سخنی

گاه نوشته های قابل انتشار، در هر موضوعی!

از هر دری سخنی

گاه نوشته های قابل انتشار، در هر موضوعی!

از هر دری سخنی

گاه خنده ای تلخ و گاه تلخی یک خنده، وجودت را در آتشی غریب می سوزاند...
اینجا غمکده ای است، پر از درد رفتن...
و تماشاکده ای است، لبریز از جدایی...
اینجا دنیاست!
سرای بی کسی...

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیاست ورزی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

مدتی قبل فایل صوتی از ظریف رسانه ای شد که رسانه ها از واژۀ «افشا» برای آن استفاده کردند!

قبل از ورود به بحث و اولا عرض کنم که به نظر بنده این فایل افشا نشد؛ بلکه برای شنیده شدن، از این عنوان استفاده شد! و اتفاقا جواب هم داد...

محمد جواد ظریف نیاز داشت تا بعد از دولت روحانی، شخصیت سیاسی خودش را بازسازی کند و وفاداری اش به نظام و رهبر انقلاب را نشان دهد.

بنابراین این گفتگو از نیمکت به عنوان تعویض طلایی وارد عرصه سیاسی کشور شد...

خب طبعا با این وضعیت اسفناک رسانه ها که با پول تیتر و خبر له یا علیه هر کس و هرچیز کار می کنند، چسباندن واژۀ افشا و مهم نشان دادن آن کار ساده ای بود...

بگذریم!

اما دوم اینکه ظریف در جمعی مشغول صحبت است که به معنی واقعی کلمه اعجوبه های روزنامه نگاری و فعالیت رسانه ای محسوب می شوند!

اگر فایل صوتی را گوش داده باشید، یکی از صداهایی که به شکل مردانه تغییر یافته تا شناسایی نشود، صدای خانمی خبرنگاری است که در اوایل گفتگو شاهکار رو می کند!

این شاهکار را در ادامه عرض خواهم کرد.

می فهمم اما متوجه نمی شوم / نمی فهمم اما درک نمی کنم!

در اوایل فایل صوتی، خانم خبرنگار (که عرض شد: برای شناسایی نشدن صدای او به صدای نخراشیدۀ مردانه ای تغییر یافته است) شاهکار بخرج می دهد!

ظریف به حاضرین می گوید:

شما بروید ببینید رهبری از کی چفیه انداخت...

این خانم بیان می دارد:

من که به دنیا نیومده بودم ولی خب یادمه (که رهبری از ابتدای رهبر شدنش چفیه داشته است!)

شاهکار نیست؟

البته به قول دوستان این اورشاهکار است! (Over = فراتر) که کسی به دنیا نیامده باشد اما یادش باشد!!

الفبای سیاست برای خبرنگاری و فعالیت رسانه ای سیاسی

یکی از مشکلات اصلی و البته همیشگی جامعه ما (و بلکه در یک نگاه فراگیر، یکی از مشکلات نوعِ بشر!) فقر آگاهی است و تصمیم گرفتن، حرف زدن و... با همین عدم آگاهی یا آگاهی اندک است! این ماجرا البته همیشه به فاجعه ختم نمی شود... اما به هر حال زمینه فاجعه آفرینی را در خود دارد!

کسی که می خواهد به عنوان خبرنگار کار کند یا به هر نوع فعالیت رسانه ای سیاسی داشته باشد، باید الفبای سیاست را بداند.

یعنی چپ را از راست و راست را از چپ تشخیص دهد؛ بتواند گرایش های فکری جامعه و سیاسیون را توضیح دهد و...

بنابراین داشتن اطلاعات کلیدی و کاربردی در این رابطه ضروری است.

البته عرض شد مشکل جامعه فقر آگاهی است؛ چراکه در همه زمینه ها این اطلاعات مورد نیاز است:

مثلا کسی که می خواهد به عنوان یک گیمر یا استریمر شروع به فعالیت نماید، باید از قبل یکسری اطلاعات را جمع آوری کرده باشد. با اصطلاحات گیمینگ آشنا شده باشد؛ ژانرهای مختلف گیم را بشناسد و... یا اصطلاحات فضای استریم را بداند و بعد وارد شود.

طبعا اگر بدون این اطلاعات کسی وارد میدان شد، بستر و زمینه را برای خلق فاجعه فراهم کرده است.

مانند اینکه کسی نداند که کار ترمز دستی چیست و راهنما کدام است و چگونه باید بوق زد و چطور از آینه ها استفاده کرد، اما شروع به رانندگی کند!

نداشتن اطلاعات در فعالیت رسانه ای مانند همان راننده است؛ منتهی راننده بی اطلاعی که یک اتوبوس پر از انسان (مخاطبین رسانه اش) را در معرض خطر قرار می دهد...

علت چفیه انداختن رهبری : جنگ علنی اصلاح طلبان ساختار شکن با نظام اسلامی

برای هر کسی که در زمینه روزنامه نگاری (روشن است که منظور از روزنامه نگاری، شاخه سیاسی آن است!) یکسری اطلاعات اولیه وجود دارد. مانند شناخت شخصیت های مهم سیاسی و یا داشتن اطلاعات کافی درباره رخدادهای مهم سیاسی کشور...

طبعا یکی از بالاترین شخصیت های سیاسی ایران بعد از بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره)، رهبر فعلی انقلاب، آیت الله العظمی سید علی خامنه ای هستند و مواضع و سخنان ایشان توسط روزنامه نگاران و فعالان حوزه سیاست، با هر طرز فکر پیگیری می شود.

یکی از اتفاقای که منجر به چفیه انداختن رهبر معظم انقلاب شد و ظریف نیز به درستی آنرا در فایل صوتی (مثلا) افشا شده بیان می کند، فتنه 1378 موسوم به فتنه کوی دانشگاه است. در آن ماجرا مربوط به قدرت گرفتن جریان اصلاح طلب در کشور است، حوادثی رخ می دهد که اصل و اساس نظام مقدس اسلامی از سوی برخی از اصلاح طلبان ساختار شکن هدف قرار می گیرد. در آن مقطع رهبر معظم انقلاب، چفیه را که یادگاری از دوران عشق و حماسه (دفاع مقدس) است استفاده می کنند که تاکنون نیز ادامه داشته و ان شاء الله تا ظهور حضرت بقیه الله الاعظم (عج) ادامه خواهد داشت.

به معنای دیگر، چفیه نشانه رزم و دفاع از اسلام و ارزش های اسلامی است و طبعا نظام اسلامی، بعد از قریب به 1400 سال، یکی از مهمترین و پررنگ ترین مصادیق ارزش اسلامی است که باید حفظ شود. بنابراین اگرچه در ظاهر جنگ تحمیلی پایان یافته است، اما رهبر فرزانه انقلاب با استفاده از چفیه، به همه مخاطبین خود، به ویژه به علاقه مندان نظام اسلامی یادآوری می کنند که ما هنوز در حال دفاعیم و باید در حوزه های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... به نبرد ادامه دهیم.

اگرچه روایت دیگری نیز وجود دارد که توسط بعضی از سیاسیون و شخصیت های مطرح کشور بیان شده است و آن روایت، علت استفاده رهبر حکیم انقلاب از چفیه را برجسته کردن نقش بسیج و تفکر بسیجی می داند. به عبارت دیگر در این روایت، حضرت آقا قصد دارند نشان بدهند که اولا به معنی واقعی کلمه «بسیجی» هستند و ثانیا از همواره از این نهاد مردمی و شجره طیبه دفاع می کنند.

پی نوشت:

دو لینک زیر مطالبی خواندنی درباره علت استفاده رهبری از چفیه است.

لینک اول: راز چفیه آقا - خبرگزاری مشرق نیوز.

لینک دوم: چرا رهبری همیشه چفیه بر دوش دارند ؟ - سایت مدرسه علمیه آیت الله العظمی بهجت (رضوان الله تعالی علیه)

  • احمد طحانی
  • ۰
  • ۰

در این پست مطالبم را ذیل دو محور می نویسم که ارتباط چندانی به یکدیگر ندارند. یکی از آنها را صرفا برای اینکه ثبت و ضبط بشود اینجا خواهم آورد:

یک: محمد جواد ظریف و خدعه جدید آنهم در مراسم شهادت وزیر امور خارجه!

هرچقدر هم بخواهیم خویشتن داری کنیم، هرچقدر هم بخواهیم حرمت نگهداریم، هرچقدر هم بخواهیم «سکوت» کنیم و دندان روی جگر بگذاریم و هرچقدر «تحمل» کنیم، باز هم کم می آوریم! نمی شود؛ نمی گذارند! انگار نمی خواهند فضای سیاسی کشور در آرامش پیش برود! انگار «نان» آنها از اختلاف و طرح مباحثی بر علیه اسلام و انقلاب اسلامی بیرون می آید! عجیب است...

اگر اشتباه نکنم، یکی دو ساعت بعد از نماز حضرت آقا بر پیکر شهدا بود که شبکه خبر گفتگویی با مجمد جواد ظریف انجام داد:

سخنان ایشان در ظاهر بسیار مودبانه و بلکه فراتر از آن، بسیار متین و حتی انقلابی بود؛ اما...

در باطن؟

علی علیزاده در برنامه تحلیلی و تبیینی خود با نام «جدال» (که شدیدا توصیه می کنم اگر اهل سیاست هستید آنرا ببینید و دنبال کنید؛ اما اگر خیلی با سیاست آشنایی ندارید، شاید کمی سنگین و بعضا مضر باشد!) به این موضوع پرداخته است...

از طریق این لینک می توانید بخشی از برنامه که مختص اظهارات ظریف است را مشاهده بفرمایید:

دلیل اخراج امیرعبداللهیان از وزارت خارجه ظریف چه بود؟

ادمین کانال شخصی سجاد نادری پور در آپارات، در توضیح ویدئوی فوق می نویسد: «گزیده برنامه اینترنتی جدال با موضوع دلیل اخراج امیرعبداللهیان از وزارت خارجه ظریف چه بود؟»

این چند جمله را هم من از این ویدئو استخراج کرده ام؛ براستی حیرت آور است! بفرمایید:

در بخشی از برنامه که به کنارگذاشتن امیرعبداللهیان حسب دستور کشورهای عربی!! به جواد ظریف (وزیر خارجه دولت تزویر و ریا) پرداخته می شود، علیپور درباره تیتر روزنامه قدس می گوید: مسئول کشورت رو به خاطر خوش آمد کشورهای عربی کنار بگذاری؟ دورۀ قاجاره مگه؟

تیتر روزنامه قدس این بود:

کنار گذاشتن امیرعبداللهیان برای اثبات حسن نیت به کشورهای عربی!

روتیتر این خبر به معنی واقعی کلمه مخاطب انقلابی را «می سوزاند» و مخاطب وطن دوست و میهن پرست را به «متحیر» می کند که مکر و خدعه تا کجا؟ و به چه قیمت؟

روتیتر روزنامه قدس این بود:

کنار گذاشتن امیرعبداللهیان برای اثبات حسن نیت به کشورهای عربی!

عجیب اینکه در همان گفتگوی کوتاه ظریف با شبکه خبر (در روزی که شهادت آیت الله رئسی و امیرعبداللهیان و عزیزان همراهشان قطعی شده بود) هم باز ظریف به «تحریم» و رفع آن اشاره می کند! و به نحوی سخن می گوید که غیر مستقیم در ذهن مخاطب این نکته نقش ببندد که رئیس جمهور را به خاطر تحریم قطعات بالگرد و کلا تحریم صنعت حمل و نقل هوایی از دست دادیم!

علیزاده و کارشناس مهمان برنامه جدال به خوبی پاسخ این «اراجیف» ظریف را می دهند؛ من فقط «باید» این نکته را اضافه کنم که فکر نمی کردم محمد جواد ظریف تا به این اندازه «وقیح» و «مکار» باشد. مکار از این جهت که منویات پلیدش را به صورت غیر مستقیم بیان کند و وقیح به خاطر اینکه برای پیشبرد اهداف سیاسی خود، از روز شهادت همکارش هم نمی گذرد!!

تنها از محمد جواد ظریف بر می آید که سخنانی به ظاهر «انقلابی» بیان کند؛ در حالیکه باطن آن کاملا ضدانقلابی و ضدوطنی است! کما اینکه فقط ظریف می توانست از ترکمنچای دفاع کند!! و تنها ظریف می توانست کلمه «تعلیق» را در برجام نبیند! و در مجلس آن فضاحت را ببار آورد! (که در صحن مجلس شورای اسلامی اعلام کند که کلمه تعلیق در برجام وجود ندارد و بعدا مشخص شود که 4 یا 5 مرتبه این کلمه در برجام ذکر شده است!)

فقط و فقط از ظریف بر می آید که جلوی مسئول یکی از کشورهای عربی زانو بزند!

فقط از ظریف بر می آید که دوگانه «میدان» و «دیپلماسی» را ردیف کند و در حالیکه همه چیزش را مدیون حاج قاسم و «میدان» است؛ دیپلماسی (بخوانید خودش را) مظلوم جلوه دهد...

البته اشکالی هم ندارد. این جماعت هرچقدر هم که مکار باشند از معاویه که بدتر نیستند! خدا جای حق نشسته است و حافظ و پشتیبان این کشور و این انقلاب، خود اوست. انقلابی که مظلومان عالم در اقصی نقاط این کره خاکی به آن امید بسته اند... بگذریم.

دو: نوسان انسان از منفی بی‌نهایت تا مثبت بی‌نهایت و بالعکس!

در کانال آپارات «نفیر نی» (اینجا) که ویدئوهای ادبی دارد، حکایت جالب «مگسی که عقاب شد مثنوی مولانا» را باز کردم که ببینم. دیدم در توضیحات ذیل ویدئو هم مطلب بسیار زیبا و جذابی نوشته شده است. حیفم آمد که آنرا بازنشر نکنم. اگرچه وقتی مطلب در آپارات منتشر شده و من در وبلاگ شخصی ام می نویسم، روشن است که هدف به هیچ وجه دیده شدن مطلب نیست! در واقع دلیل اصلی این است که مطلب را «حفظ» و «محافظت» کنم که هرازگاهی به آن نگاهی بیاندازم. بفرمایید:

انسان نوسانی دارد از بی‌نهایت منفی تا بی‌نهایت مثبت و جالب است که گاهی فاصله‌ی این دو بی‌نهایت چشم برهم زدنی است.
انسان در چشم برهم‌زدنی به اوج می‌رود و گاهی هم برعکس به حضیض می‌افتد ، و این اوج و حضیض مختص انسان است چرا که او از اختیار برخوردار است، اختیاری که زاییده‌ی عشق و گناه است.
این قسمت از بحر در کوزه در ادامه‌ی داستان نخجیران، مولانا داستانی کوتاه، نمادین و سمبلیک برای ما می‌گوید. حکایتی با بن‌مایه‌ی طنز که شخصیت اصلی آن مگسی است که می‌تواند در لحظه همای سعادت شود.

در پایان امیدوارم هر اتفاقی که می افتد، در این سیر از منفی بی نهایت به سوی مثبت بی نهایت، که راز خلقت و هدف آفرینش و مسیر تکامل انسان است، حضرت حق ما را لحظه ای به خودمان وانگذارد! آمین...

  • احمد طحانی
  • ۰
  • ۰

لینک و مطلب جالبی در فضای مجازی (ایتا) دیدم که با خودم گفتم بد نیست در وبلاگم منتشر کنم...

بلکه «یک نفر» ببیند و با همین لینک، در انتخابات شرکت کند!

چراکه به حکم «مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا» (هرکس یک نفر را از مرگ نجات دهد گویا همه مردم را نجات داده است!)

یک نفر هم جزئی از کل است؛ اما جزئی در حکمِ کل!

نظر سنجی: در انتخابات شرکت می کنید؟

1. بله: روی این لینک کلیک بفرمایید.

2. خیر: روی این لینک کلیک بفرمایید.

چند کلمه با عزیزانی که قصد شرکت در انتخابات ندارند:

اگر به «اسلام» علاقه دارید، اصول اسلام را در نظر بگیرید. در دینداری شما «فلسطین» مبنا قرار دارد یا خیر؟ امروز که دو قطبی حامیان فلسطین و دشمنان آن شکل گرفته است، شما در کدام سو قرار گرفته اید؟

اگر به «ایران» علاقه دارید، دشمنان ایران از شما چه می خواهند؟ آیا غیر از این است که همه آنها توصیه می کنند که در انتخابات شرکت نکنید؟

اگر به «امنیت» کشور علاقه دارید، بدانید که رابطه مشارکت قوی و امنیت بالا در کشور، رابطه ای مستقیم و البته پایدار است...

عزیزان؛ بعد از فتنه 1401 دیگر جای شک و شبهه ای باقی نمانده است:

دوگانه و دو قطبی های روشنی شکل گرفته است...

در یک طرف دینداری و در یک طرف دین فروشی!

در یک طرف خانواده دوستی و در یک طرف همجنسگرایی و همجنسبازی!

در یک طرف اسلام و در یک طرف دشمنان اسلام!

در یک طرف ایران و در یک طرف دشمنان ایران!

در یک طرف امنیت کشور و در یک طرف تجزیه ایران و ناامنی!

در یک طرف تقویت کشور و در یک طرف آسیب به مشارکت عمومی!

و...

عزیزان؛ امروز دیگر «ابهامی» وجود ندارد... راه روشن است! پس یک «یاعلی» بگویید و به عشق دین، به عشق ایران، به عشق امنیت کشور، به عشق شهدا، به عشق امام شهدا، به عشق رهبر عزیزمان، به عشق وطن، به عشق فردایی روشن و آباد، به عشق پیشرفت و... در انتخابات شرکت کنید!

  • احمد طحانی
  • ۰
  • ۰

این هم از عجایب سیاست ورزی امروز کشور ماست که بعضی از سیاستمردان، به همه چیز و همه کس از جریان مقابل خود «حمله» می کنند، اما در قبال «اشتباهات» مبرهن جریانات همسو سکوت می کنند!

برنامه رو در رو با حضور علی مطهری را ببینید. دکتر علی مطهری اگرچه به لحاظ فرهنگی نیز با سالهای 80_86 تفاوت زیادی دارد، اما به لحاظ سیاسی کاملا دچار «چرخش» شده است. ایشان از منتقد صریح هاشمی به طرفدار و بلکه مرید ایشان تبدیل شده و از بیان آن نیز هیچ ابایی ندارد!

و جالب اینکه همین آقای مطهری، که در دوران حاکمیت جریان اصلاحات، نقدهای تند، صریح و روشنی را در مطبوعات آن دوران، از جمله کیهان مطرح کرده بود، امروز در قبال اشتباهات واضح این جریان، ترجیح می دهد سکوت کند!

از نظر من این «سکوت» یعنی دقیقا همان «منفعت طلبی» که امثال آقای مطهری از خط فکری مرحوم هاشمی آموخته است...

  • احمد طحانی