از هر دری سخنی

گاه نوشته های قابل انتشار، در هر موضوعی!

از هر دری سخنی

گاه نوشته های قابل انتشار، در هر موضوعی!

از هر دری سخنی

گاه خنده ای تلخ و گاه تلخی یک خنده، وجودت را در آتشی غریب می سوزاند...
اینجا غمکده ای است، پر از درد رفتن...
و تماشاکده ای است، لبریز از جدایی...
اینجا دنیاست!
سرای بی کسی...

۴ مطلب در تیر ۱۴۰۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

امروز مطابق معمول، برای موضوعی پژوهشی خواستم وارد سایت کتابخانه تخصصی ادبیات شوم و کتاب های مرتبط را دانلود کنم...

اما در کمال تعجب و تأسف دیدم سایت بالا نمی آید!

البته روشن است که این سایت به هیچ وجه فیلتر نشده است؛ چراکه ماهیت این سایت اصلا به این سمت و سو نیست و کاملا فرهنگی است و اتفاقا زیر نظر مرجع عالیقدر و بزرگوار، حضرت آیت الله العظمی سیستانی اداره می شود...

اما ظاهرا موضوع، مشکل فنی یا مالی و... است.

حدس من این است که دامنه دات کام این سایت و احتمالا هاست و... دچار اشکال شده و یا تمدید نشده است.

نمی دانم حدسم درست است یا خیر؛ اما عاجزانه از خدا می خواهم که اشتباه کرده باشم و مشکل به زودی حل بشود!

این کتابخانه به معنی واقعی کلمه، «دریایی از دانش» بود و «دنیایی از کتاب های خوب»؛ آنهم به شکل کاملا «رایگان».

اتفاقا پیشتر در وبلاگم این کتابخانه آنلاین را معرفی کرده بود. اینجا:

معرفی سایت دانلود کتابهای ادبی و تاریخی (کتابخانه مجازی ادبیات)

در هر صورت هرچه هست و نیست خیر است.

فعلا با وارد کردن آدرس سایت (eliteraturebook.com) با این ارور مواجه می شویم:

Server Error
404
Page Not Found

.This page either doesn't exist, or it moved somewhere else

اگرچه هنوز هم کتابخانه های آنلاین فراوانی وجود دارد که هم مفیدند و هم قابل ستایش، اما از نگاه و نظر من، هیچکدام به پای این کتابخانه نمی رسیدند...

چه از نظر کاربر پسند بودن، و چه از نظر دسترسی آسان و دانلود رایگان فایل تمام متن کتابها.

هرچه هست و نیست خیر است و باز هم امیدوارم و دعا می کنم که هر چه زودتر شاید فعالیت دوباره سایت باشیم.

  • احمد طحانی
  • ۰
  • ۰

در این پست به یک موضوع «تکراری» می پردازم؛ البته با مصداقی روشن!

موضوعی که هر چند وقت یکبار شاهد آن هستیم این است: «حمله به شخصیت های معروف و نقد افراد سرشناس برای مشهور شدن!»

و مصداقش هم این شخص است که سودای شهرت و یک شبه «اندیشمند» و «تحلیلگر» شدن در سر دارد! آنهم بی‌مطالعه و بی‌تفکر عمیق و بی‌نگاه راهبردی و...: داود حسین پور آقایی!

این شما و این پست... بفرمایید:

شخصی به نام "داود حسین پورآقایی" که این روزها تصور کرده است با پُرگویی می تواند خود را در ردیف اساتید و تحلیلگران سیاسی جا کند! وقتی پس از مدتی تلاش و... به جایی نرسید؛ که البته روشن است که این افراد به جایی نمی رسند: علت را در ادامه بخوانید:

چرا امثال داود حسین پورآقایی به جایی نمی رسند؟

علت روشن است... این جماعت از خود چیزی ندارند! نه صاحب اندیشه اند و نه صاحب تحلیل. صرفا کپی پیست صوتی تصویری اند! یعنی از این طرف و آن طرف می خوانند و می بینند و می شنوند، و همان ها را تکرار می کنند...

به شخصه معتقدم جایی که خورشید هست، و اساتید بزرگی چون استاد ازغدی، استاد کاشانی، استاد رائفی پور و... فعالند، کسی دنبال فانوس نمی رود! که البته در مقابل این اساتید، امثال داود حسین پورآقایی فانوس هم نیست...

همچنین اعتقاد قلبی ام این است که عزیزانی چون امیر ارشام به مراتب از این شخص جلوتر است و حتما آینده خواهد داشت. چرا؟ چون با زبان جوانان صحبت می کند و گفتارش با کردارش می خواند... تیپ و ظاهر جوان پسند دارد. حرف ها را می بیند و می شنود و می خواند؛ بعد از جمع آنها تحلیل و حرف خودش را به نحوی بیان می کند که مخاطب بفهمد. دقیقا چیزی که جوان و نوجوان ما امروز به آن نیاز دارد...

عذرخواهی داود حسین پورآقایی از استاد رائفی پور

آیا داود حسین پورآقایی از استاد رائفی پور، استاد ازغدی، استاد کاشانی و... عذرخواهی خواهد کرد؟

پاسخ در یک جمله: اصلا مهم نیست!

توهین های این شخص صرفا با هدف بزرگ شدن و دیده شدن مطرح شده است؛ بنابراین وقتی نیت خدایی نیست، باقی کار هم مهم نیست که چه خواهد شد و به چه سمت و سویی می رود...

سخن پایانی درباره داود حسین پورآقایی

امروز که این پست را می نویسم 1403/4/21 است. اواخر تیرماه 1403 و چند روز پس از پایان انخابات چهاردهم ریاست جمهوری.

نظر من و بلکه به نوعی پیش بینی من درباره این شخص ( داود حسین پورآقایی ) این است:

داود حسین پورآقایی به شدت مشکوک است!

فکت برای این مدعا به اندازه کافی دارم...

البته وقتی با یکی از دوستان روزنامه نگار درباره این شخص صحبت شد، ایشان هم گفت کلیپ توهین ایشان را دیده است! و جالب اینکه ایشان را نمی شناخت و صرفا به واسطه توهین این فرد به استاد ازغدی و کاشانی پیگیر شده و کلیپ توهین را دیده بود!! (یعنی هدف داود حسین پورآقایی که شهرت به واسطه توهین است تا اندازه ای محقق شده است.) ایشان هم نظرش همین بود که بعضی از بخش های همین کلیپ، کد دارد و اگر رمزگشایی شود، حقیقتا مشکوک می زند...

این پست بماند تا روزی که لازم شد موارد را به دقت و مو به مو بررسی کنیم!

البته به شخصه امیدوارم آن روز نرسد؛ چون گمان می کنم داود حسین پورآقایی به جایی نخواهد رسید... هرچقدر هم خرج کند و فالوور بخرد، در این کانال و آن پیج تبلیغ کند و... باز در همین حد و حدود خواهد ماند.

اگر یک روز ایشان را از نزدیک می دیدم می گفتم:

به سمت خورشید خاک نپاش اخوی! چراکه همان خاک بر می گردد توی چشم خودت!!

مولانا چقدر زیبا گفته است:

شمع حق را پف کنی تو ای عجوز/ هم تو سوزی هم دهانت گنده پوز!

بله؛ حمله به استادان بزرگواری چون ازغدی، کاشانی و نیز استاد رائفی پور، آنهم از یک جوانک بی سواد، و آنهم با هدف دیده شدن!! واقعا که جای تأسف دارد.

البته در این مرحله نیازی به بیشتر از این نیست. در واقع جواب ایشان همان بی تفاوتی و سکوت است...

طبعا اگر لازم شد و بیشتر وقاحت به خرج داد، برخورد در خور صورت خواهد گرفت و نقدی اساسی به شکلی گسترده نوشته خواهد شد تا مخاطب بیشتر این شخص را بشناسد...

پی نوشت:

1. در کانال آپارات ایشون این نظر رو نوشتم: «آقای مثلا تحلیلگر... دست از این کار بردار/ با حمله به استاد رائفی پور، استاد ازغدی، استاد کاشانی و... شاید دیده بشی و چهار نفر کلیک کنن، اما قطعا خار میشی! / نکن... / این راه بزرگ شدن نیست... / نه حرف داری و نه سواد تحلیل / بنابراین: عرض خود می دهی و زحمت ما می داری... / بدرود»

2. در این شکی نیست که جز معصومین علیهم السلام، هیچکس معصوم نیست! این گزاره روشن است و نیازی به توضیح و تکرار ندارد. اساتید و بزرگوارانی که این شخص به آنها نقد وارد کرده تا به واسطه آن پله ای برای رشد خود بسازد هم خالی از اشکال نیستند. از جمله نقدی که به استاد رائفی پور درباره موضوع «تخلیه هیجان» و «رزمندگان دفاع مقدس» و... وارد است و عزیزان با دلسوزی آنرا مطرح کرده اند.

3. «إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّیَّات.» وقتی شما در صفحه خودت می نویسی «مناظره» فلانی و رائفی پور، یعنی خودت را در سطح ایشان تصور کرده ای! در حالیکه با ارفاق شاید بشود به شما نمرۀ «صفر» داد که البته صفر هم وجود دارد و عددی است برای خودش! عرض کردم با ارفاق، چراکه در جبهه اندیشمندان انقلاب و تحلیلگران این حوزه، صفر هم نیستید. پس جوانمرد باشید و با حمله به بزرگان، برای خود مخاطب جذب نکنید! این کارها مصداق «وَ مَکَروا وَ مَکَرَ اللهُ وَ اللهُ خَیرُ الماکِرین» است! نکنید که پس گردنی خواهید خورد از حضرت حق!

  • احمد طحانی
  • ۰
  • ۰

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین...

خوشا راهی که آغازش حسین (ع) است...

این عبارت زیبا (مصرع) را دکتر ظریف بعد از پیروزی دکتر پزشکیان در انتخابات 1403 نوشت.

و چه زیبا...

و چه با سلیقه!

درود بر تو آقای دکتر.

به نام خدا و با سلام خدمت خواننده گرامی.

در این پست درباره انتخابات چیزهایی می نویسم که شاید بخش هایی از آن قابلیت انتشار رسمی در قالب یادداشت و مقاله داشته باشد، اما طبعا «کل» آن قابل انتشار به آن شکل نیست... بنابراین بهتر است اینجا منتشر شود. چراکه وبلاگ محل انتشار این نوع مطالب هم هست. در حقیقت وبلاگ جای «همه» جور نوشته است؛ به قول معروف: هیچ آدابی و ترتیبی مجو/ هرچه می خواهد دل تنگت بگو!

قبل از ورود به بحث دعوت می کنم به مطالبی که پیشتر حول این موضوع نوشته ام نگاهی بیاندازید. این چند مطلب با موضوع شهادت آیت الله رئیسی و بعد از آن است:

درباره انتخابات 1403 باید چند نکته مهم را در نظر گرفت:

1. شهادت آیت الله رئیسی

2. از شهادت آیت الله رئیسی تا برگزاری انتخابات

3. برگزاری دور اول انتخابات ریاست جمهوری 1403

4. برگزاری دور دوم انتخابات ریاست جمهوری 1403

موضوع اول: نامزدهای پوششی

بعضی از سیاسیون و طرفداران ایشان به دکتر زاکانی و دکتر قاضی زاده هاشمی ایراد می گرفتند که شما پوششی هستید!

درباره این «نقد» باید گفت بله؛ کاملا درست است و همه ما می دانیم که این دو بزرگوار، اصطلاحا «پوششی» بودند...

اما یک نقّاد منصف، یک طرفه نگاه نمی کند! بنابراین خوب است این دو سوال هم پاسخ داده شود:

1. در دوره اخیر، حضور با نامزد پوششی از چه زمانی باب شد و چه کسانی آنرا باب کردند؟

2. آیا حضور نامزدهای پوششی در یک دوره خوب است و در یک دوره بد؟

جواب 1: در دوره اخیر، یعنی از انتخابات سال 1392 که روال و روند مناظرات تلوزیونی و... تغییر کرد، تا به امروز، حضور نامزدهای پوششی باب شده است. (اگرچه قبل از 1392 هم مواردی از این دست وجود دارد، اما آنچنان رسمی و قدرتمند ظاهر نمی شود و از آن صرف نظر می کنیم.) در حقیقت از سال 1392 و با حضور دکتر عارف به عنوان نماینده پوششی (که البته از نظر نگارنده دکتر عارف را نمی توان مورد اتم این معنا محسوب کرد! چراکه ایشان در نامه انصراف خود صراحتا اسمی از دکتر روحانی نیاورد؛ هرچند روشن بود که مقصود انصراف ایشان چیست...) این ماجرا آغاز می شود. در سال 1396 با چهره هایی چون جهانگیری، و هاشمی طبا ادامه یافته و در سال 1400 با حضور همتی و مهرعلیزاده تثبیت می شود. (می دانیم که در جریان مقابل نیز این روند انجام شده است. از افراد شاخص این جریان نیز می توان از دکتر زاکانی، دکتر قاضی زاده هاشمی، دکتر قالیباف، دکتر محسن رضایی و... نام برد. اما از آنجا که نقد و اعتراض از سوی جریان اصلاح طلب است، تمرکز من بر روی نامزدها و نحوه عملکرد این جریان خواهد بود.)

جواب 2: برای گروهی بله. در حقیقت جریان منفعت طلب که مرحوم هاشمی رفسنجانی آنرا پایه گذاری کرد (در دوران مبارزات انقلاب و پس از آن تا زمان رحلت) با این فرمول پیش می رود: هرکاری که منفعت برساند مجاز است! در واقع اگر روزگاری «ماکیاولی» فیلسوف مشهور ایتالیایی گفته بود «هدف وسیله را توجیه می کند» و در مقابل، دیگر فیلسوفان و اندیشمندان با بیان این نکته که با این فرمول (توجیه شدن وسیله برای رسیدن به هدف!) همه چیز فدا می شود (از اخلاق و کرامت انسان گرفته تا دین و مقدسات) درست برعکس آنرا بیان کرده بودند که خیر؛ اتفاقا «هدف وسیله را توجیه نمی کند!» جریان منفعت طلب اما همچنان بر همان رویه است! مطالعه عملکرد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... این جریان به رهبری هاشمی رفسنجانی از شروع مبارزات حضرت امام (ره) تا پیروزی انقلاب و پس از آن تا زمان رحلت، نشان می دهد که آنها برای رسیدن به هدف حاضرند دست به هر کاری بزنند: از تغییر موضع، تقطیع مواضع دیگران، دروغگویی که نمونه های کوچکی محسوب می شود گرفته تا ایجاد فتنه و آشوب و جنگ داخلی برای رسیدن به هدف! بنابراین از نگاه این جریان، نامزد پوششی اگر به نفع باشد کاملا مجاز است. همانطور که وجود امثال عارف، جهانگیری و... مجاز بود! اما اگر در مقابل این جریان باشد غیر مجاز است! همانطور که بارها به حضور امثال دکتر زاکانی و دکتر قاضی زاده هاشمی اعتراض کردند.

موضوع دوم: اخلاق اسلامی

در این دوره از انتخابات، الحق والانصاف، همۀ نامزدها اخلاق اسلامی را رعایت کردند...

اگرچه شماری از نویسندگان جریان انقلاب معتقدند که از سوی دکتر پزشکیان و نیز حجت الاسلام پورمحمدی «سیاه نمایی» صورت می گرفت و یا بعضا آمار و مستندات آماری به صورت تقطیع شده در معرض دید بینندگان قرار می گرفت و...، اما در کلیت ماجرا می توان از نظر اخلاق اسلامی در این دوره از انتخابات، به کلیت فرایند نمرۀ بالا و به همۀ کاندیداها نمرۀ قبولی و به اکثر آنها نمرۀ عالی داد!

واقعیت این است که دورۀ چند روزۀ مناظره ها می گذرد... آنهم با سرعتی باور نکردنی!

بنابراین اگر بی انصافی یا بی اخلاقی صورت بگیرد، شاید چند رأی را بالا و پایین کند و نهایتا منجر و منتج به پیروزی در انتخابات شود، اما پس از آن، مانند مهری به پیشانی نامزدی می خورد که از مرزهای اخلاقی و انصاف عبور کرده است؛ بنابراین این مهم همیشه باید مورد توجه قرار گیرد و انصافا در این دوره به خوبی نمود داشت...

موضوع سوم: مناظره ها و مستندهای انتخاباتی

نقدی که به این دوره از انتخابات وارد است، در رابطه با مناظره ها و نیز مستندهای انتخاباتی نامزدها است...

در حقیقت اگر در دور اول انتخابات (8 تیرماه 1403) مشارکت چنگی به دل نزد (با 39 درصد) و در دور دوم کمی بهتر شد (با 49 درصد) یکی از علت های آن همین مناظره ها و مستندها و برنامه های انتخاباتی نامزدهای محترم بود!

اگرچه مبحث مشارکت باید به صورت مجزا مورد بحث و بررسی قرار گیرد و دلایل فراوانی دارد، اما اگر شور و هیجان انتخاباتی در سطح شهر را به عنوان دلیل اول و داغ شدن مناظره ها را دلیل دوم بدانیم (این دو دلیل جزو مهمترین دلایل افزایش یا کاهش مشارکت در همه انتخابات ها است) می توان گفت که یکی از دلایل مشارکت کم (نسبت به مشارکت های بالای ایران - والا در مقایسه با مشارکت در دیگر کشورها همان 40 درصد هم نه تنها مقبول، بلکه رقمی کاملا رضایت بخش و خوب است!) همین بود که مناظره ها آنچنان که باید داغ نشد...

گروهی از دوستان و نویسندگان سیاسی که در این مدت (چه قبل و چه بعد از انتخابات) در یادداشت های خود به مبحث مشارکت پرداخته اند، همین نکته را مورد تأکید قرار داده اند که مناظره اگر داغ شود، مردم به مشارکت ترغیب می شوند و اگر نشود، مشارکت را به عهده دیگران می گذارند...

اما اگر بخواهم نگاهی نقادانه به این موضوع داشته باشم، به نظر می آید صدا و سیما «مقصر» باشد! چراکه سبک و سیاقی برای مناظره ها تدارک دیده است که اصلا اجازه داغ شدن فضای گفتگو را نمی دهد... به عنوان مثال نامزد 1 حرفی می زند... تا می آید به نامزد 5 برسد که پاسخ بدهد، هم ذهن مخاطب از مطلب عبور کرده و هم فاصله ایجاد شده بین اظهار نظر و پاسخ آن، از هیجان و اهمیت پاسخ می کاهد.

شاهد عرض من نیز مناظره های دور دوم است...

اگر مناظره های دور دوم را دیده باشید، خصوصا آن بخشی که دو نامزد بدون دخالت مجری به گفتگوی مستقیم می پرداختند، به احتمال فراوان تأیید خواهید کرد که این مناظره ها نسبت به مناظره های دور اول بسیار داغ تر و مفیدتر بود!

بنابراین اگر بشود برای نوع مناظره های انتخاباتی 4 سال بعد، از همین حالا فکر و برنامه ریزی کرد، بسیار عالی می شود...

اگرچه معتقدم میزان مشارکت، بستگی به عملکرد آقای دکتر پزشکیان دارد:

در واقع اگر ایشان در هماهنگی با ارکان نظام خوب عمل کرده و اهل جنجال و چالش نباشد، و از سوی دیگر مطالبات مردمی و نیز وعده های انتخاباتی خود را عملیاتی کند (به عنوان مثال تورم را کاهش داده و مناسبات سیاسی و اقتصادی را در سطح جهانی برقرار نماید) مشارکت قطعا افزایش خواهد یافت...

اما در غیر این صورت و با «دلسرد» شدن مردم، طبیعتا درصد مشارکت کاهشی خواهد بود.

موضوع چهارم: رأی قومیتی تحلیل یا خبر؟

به این اعداد توجه بفرمایید:

اختلاف رأی دکتر پزشکیان نسبت به دکتر جلیلی در شهرهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل و زنجان:

2/861/130

اختلاف رأی دکتر پزشکیان و دکتر جلیلی در انتخابات:
2/846/224

به عبارت ساده تر، در کل ایران (منهای مناطق ترک نشین) جلیلی پیورز انتخابات است!

اما آرای عجیب و تفاوت فاحش رأی دکتر پزشکیان در مناطق ترک نشین، ایشان را به ریاست جمهوری رساند.

تا اینجای کار این عدد و رقم ها، «خبر» است نه «تحلیل».

اما از این آمار و ارقام می شود تحلیل های گوناگونی داشت...

از جمله اینکه:

1. رئیس جمهور ایرانیان بدون در نظر گرفتن مناطق ترک نشین جلیلی است!

2. پزشکیان آلترناتیوی جدی پشت سر خود می بیند! جلیلی رأی سازمانی و حساب شده دارد نه رأی هیجانی.

3. پزشکیان با فعال کردن گسل قومیتی توانست در این انتخابات به پیروزی برسد! ایشان که در رسانه ملی و جلوی چشم میلیون ها بیننده گفت آمده ام تا راه علی (ع) را بروم باید پاسخ دهد که آیا علی (ع) برای رسیدن به قدرت اینگونه با مردم رفتار می کرد؟

4. در چند مصاحبه، از جمله مصاحبه خبرنگار صدا و سیما پس از پیروزی دکتر پزشکیان، ایشان از «جنگ قدرت» سخن به میان می آورد! که واقعا عجیب است... البته گروهی از دوستان معتقدند ایشان کمی در فارسی صحبت کردن و استفاده از الفاظ تخصصی و... اشکال دارد و این مورد نیز به همان اشکال بر می گردد و ایشان منظور خاصی نداشته است.

این موارد تحلیل است...

و خلاصه ای است از آنچه بعد از انتخابات تا به امروز در روزنامه ها و رسانه ها خوانده ام.

اما آیا این نوع برخورد با آرای مردم عزیز مناطق ترک نشین درست است؟

به عنوان کسی که نزدیک به یکسال در شهر عزیز زنجان زندگی کرده ام و با مردم ترک این شهر دمخور بوده ام، صراحتا عرض می کنم که: خیر! به هیچ وجه!

این نوع نگاه شایسته مردم قهرمان پرور، ولایی و عاشق حضرت ابوالفضل (ع) نیست...

قطعا و بی شک آرای مردم عزیز ما در مناطق ترک نشین، «مقدس» است و هر برگ رأی این مردمان، برگ زرینی در کتاب قطور سیاست ایران عزیز است...

در واقع مردم مناطق ترک نشین، همانند لرها، عرب ها، کردها، گیلک ها و خلاصه همه مردم عزیز کشورمان برای اعتلای ایران اسلامی و برای اعتلای «فرهنگ» و «سیاست» کشورمان «اقدام» کردند و دست در دست هم گل کاشتند و حماسه ای کم نظیر رقم زدند...

موضوع پنجم: چرا انتخابات 1403 حماسه است؟

همه تحلیل گران داخلی، چه اصلاح طلب و چه اصولگرا، عملکرد مردم در انتخابات 1403 که در دو مرحله برگزار شد را رضایت بخش عنوان کردند...

اما این حضور، فراتر از این القاب و عناوین است!

از نظر من، حضور مردم در انتخابات 1403 بدون شک «حماسه» است!

چرا؟ به اختصار اینجا چند نکته را عرض می کنم و اگر عمری بود و توفیق دست داد، در یادداشت یا پستی مجزا به این موضوع خواهم پرداخت:

1. تحریم انتخابات از سوی رسانه های معاند و جریان ضد انقلاب. (کار به جایی کشید که به کسانی که خارج از کشور رأی می دادند، شدیدترین فحش ها را نثار می کردند!!)

2. پای کار آمدن دولت های متخاصم برای تحریم انتخابات ایران. (این مورد باید به صورت جدی مورد بحث قرار گیرد که چرا کشوری مثل کانادا اجازه رأی دادن به ایرانیان را نمی دهد و فرانسه به نوعی دیگر کارشکنی می کند و...)

3. سکوت سلبریتی ها. (اکثر سلبریتی ها درباره انتخابات سکوت کردند تا با خیال خود با مردم همراهی کنند! درحالیکه خروش مردم، توهم آنان را درهم شکست...)

4. حضور قابل توجه رأی اولی ها. (با اینکه در همه دوره ها رأی اولی ها حضور چشمگیری دارند، اما در این دوره و با کمپین های مختلف جشن رأی اولی ها، جشن مشارکت و... این حضور بیش از پیش به چشم آمد.)

5. حضور پیرمردها و پیرزن ها در انتخابات. (مادربزرگ ها و پدربزرگ ها نور چشم و مایه خیر و برکت برای خانواده و جامعه هستند. در این دوره از انتخابات، پدربزرگ ها و مادربزرگ های بالای 80 سال حضور فعالی داشتند؛ از جمله خبر رأی دادن پدربزرگ 100 ساله و مادربزرگ 102 ساله مورد توجه قرار گرفت و حسابی دیده شد.)

6. حضور شخصیت های شاخص اپوزیسیون در انتخابات. (با اینکه جریان ضد انقلاب و اپوزیسیون در این سالها بسیار آشفته عمل کرده و حتی طرفدارانش را نیز ناامید و سرخورده کرده است؛ اما در این بین می شود چند مخالف نظام را رصد کرد که به نوعی روشنفکر محسوب شده و نگاه خاص خود را دارند. از جملۀ این افراد مسعود بهنود است که با کتاب و روزنامه و... شناخته می شود و سالهاست که در قامت مجری و کارشناس و... در بی بی سی و دیگر رسانه های معاند فعالیت می کند. مسعود بهنود در این دوره به دکتر پزشکیان رأی داد.

7. حضور افرادی که مدعی تقلب در انتخابات بودند! (شیخ مهدی کروبی یکی از سران فتنه 88 در انتخابات 1403 شرکت کرد. بعضی از اهالی سیاست این حضور را به نوعی عذرخواهی قلمداد کردند. در حقیقت رأی دادن کروبی یعنی اعتماد به نظام و ساختاری که انتخابات را برگزار می کند.)

8. نگاه همیشگی امام خامنه ای نسبت به موضوع مشارکت. (در این دوره هم رهبر معظم انقلاب اسلامی، مانند همۀ دوره ها، بر حضور گسترده و مشارکت بالای مردم تأکید داشتند و در سخنان خود پس از رأی دادن، مردم را به حضور در انتخابات دعوت می کردند. رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی که همواره در همان اولین لحظه شروع انتخابات در این فرایند مهم سیاسی شرکت می کنند و پیشتر با جملاتی نظیر "حق الناس بودن رأی مردم"، یا "کسانی که نظام و شخص من را هم قبول ندارند برای ایران در انتخابات شرکت کنند" و... مردم را به حضور پای صندوق های رأی ترغیب می کردند، در این دوره فرمودند: عزت و آبروی جمهوری اسلامی در دنیا متوقف به حضور مردم است.)

9. تشییع باشکوه و حماسه انتخابات. (مردم عزیز ایران سرافزار، در این مدت، یعنی از زمان شهادت رئیس جمهور تا دور دوم انتخابات 15 تیر، حماسه ای ماندگار خلق کردند! سکۀ حماسی مردم ولایتمدار و مومن کشور عزیزمان در یک روی خود "تشییع باشکوه شهید رئیسی و شهدای خدمت" را داشت و در روی دیگر خود "حضور گسترده در دو دوره انتخابات در یک هفته". اگرچه در دور نخست مشارکت قریب به 40 درصد بود، اما همان 40 درصد هم به گواه موارد فوق الذکر، حضوری چشمگیر بود! که البته این حضور، در هفته بعد به 50 درصد رسید! در حقیقت مردم وظیفه خود را به خوبی انجام دادند و حالا نوبت مسئولان است به داد دل این مردم شریف و نجیب برسند و برای حل مشکلات، شب و روز نشناسند و به صورت جهادی تلاش کنند.

موضوع ششم: همه با هم برای ایران

شعار دکتر پزشکیان برای ایران بود...

دکتر وحید حقانیان، از عضای ارشد بیت رهبر معظم انقلاب نیز به ایشان رأی داد و از این عبارت استفاده کرد: #برای_ایران

روش و منش جریان انقلابی در همۀ انتخابات های برگزار شده در کشور پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی اینگونه است که پس از پیروزی یا پیروز نشدن، از رقیب خود تقدیر و تشکر می کنند...

در این انتخابات نیز همۀ عزیزان و همۀ نامزدها به پیروز میدان تبریک گفتند.

از جمله دکتر جلیلی که به دیدار دکتر پزشکیان رفت و به ایشان تبریک گفت و اظهار کرد هر کمکی بتواند به دولت پزشکیان خواهد کرد...

انتخابات به پایان رسید.

مردم عزیز کشورمان، باز هم گل کاشتند و حماسه ای کم نظیر خلق کردند.

بزرگی مردم رشید کشورمان بار دیگر به دنیا ثابت شد!

حالا دیگر وقت یکرنگی و وحدت است.

وقت ساختن کشور...

که فرمود:

دست در دست هم دهیم به مهر / میهن خویش را کنیم آباد

والسلام. احمد طحانی. ظهر (13:34) روز 18 تیرماه 1403.

  • احمد طحانی
  • ۱
  • ۰

پیشتر در این وبلاگ نوشته بودم که:

از شهید رئیسی خیلی بیشتر از آیت الله رئیس کار بر می آید...

شکی ندارم که هم سردار دلها حاج قاسم سلیمانی و هم شهید رئیسی و دیگر شهدای مظلوم خدمت، از این به بعد بیشتر و بهتر پای کار نظام خواهند بود.

مقدمه سازی برای ظهور از بستر انتخابات

تاریخ و مباحث مربوط به آن، بحث امروز و فردا نیست. در واقع نگاه کوتاه مدت به مباحث کلان، آسیب زننده است. اگرچه لازم است برنامه ها با رویکرد کوتاه، میان و بلند مدت پیگیری شوند اما قطعا تمرکز بر نتایج کوتاه مدت آسیب زننده است...

از سوی دیگر برای بستر سازی ظهور، راهی جز تشکیل «دولت اسلامی» نیست. چرا؟ جون این دولت اسلامی است که «جامعه اسلامی» را می سازد. عجیب است که عدهای تصور می کنند برعکس است و جامعه اسلامی دولت اسلامی را شکل می دهد! خیر؛ شکل دقیق ماجرا این است که دولت اسلامی زمینه ساز ساخت جامعه اسلامی است که فرمود: الناس علی دین ملوکهم. (جهت اطلاع بیشتر ر.ک: اینجا)

انتخابات زمینه ساز شکل گیری دولت اسلامی

می دانیم که از 5 مرحله ای که باید برای شکل گیری تمدن نوین اسلامی و تحقق امر ظهور رخ بدهد، دو مرحله آن انجام گرفته است؛ یعنی انقلاب اسلامی و نظام اسلامی.

پنج مرحله تا تمدن نوین اسلامی به اختصار از قرار ذیل است:

1. انقلاب اسلامی

2. شکل گیری نظام اسلامی

3. تشکیل دولت اسلامی

4. شکل گیری جامعه اسلامی

5. رسیدن به امت اسلامی و تمدن نوین اسلامی

برای اطلاع بیشتر می توانید از این منبع بهره ببرید:

مقاله مراحل دستیابی به تمدن نوین اسلامی دکتر عباسعلی فرزندی.

مرحله انقلاب اسلامی با رهبری امام خمینی (ره) با موفقیت انجام شده است. شکل گیری نظام اسلامی نیز با هدایت و رهبری ایشان به بهترین نحو انجام گرفته است و فرایند شکل گیری نظام به نحوی است که راه های مختلف و ممکن ذکر شده و افراد و سلایق گوناگون زمینه ساز بوده اند تا نظام به شکل کنونی آن به دست ما برسد. از نظر حقیر، ماجرای تشکیل دولت موقت توسط مهندس بازرگان و نیز به قدرت رسیدن بنی صدر و به رأی گذاشتن تمامی مراحل شکل گیری نظام اسلامی، فقط و فقط حاصل دید عارفانه امام (ره) بود! در واقع امام خمینی (ره) با هدایت خدای متعال، توانست به نحوی نظام اسلامی را شکل دهد که هیچ شک و شبهه در آن نباشد و ابعاد مختلف آن از هر نظر با قاطعیت و با همراهی مردم به تثبیت برسد...

اما در حال حاضر، و پس از شهادت آیت الله رئیسی، انتخاباتی سرنوشت ساز در پیشروی ملت رشید ایران قرار دارد.

انتخابات است که زمینه ساز شکل گیری دولت اسلامی است. باز از نظر این حقیر، اگرچه نخبگان چه در ایران و چه در سایر کشورها، در هدایت افکار عمومی نقش موثری دارند، اما در ایران گاهی این روال برعکس می شود؛ یعنی این مردم هستند که جلوتر از نخبگان سیاسی حرکت می کنند و حتی گاهی رفتار آنها درس آموز می شود!

در انتخابات پیش رو نیز می توانیم انتظار داشته باشیم که دولت اسلامی در دهه پنجم انقلاب شکل بگیرد و به اذن الله با خدمات موثر خود، کشور را به سوی شکل گیری جامعه اسلامی پیش ببرد...

امام خامنه ای: دلها به دست خداست

رهبر فرزانه انقلاب اسلامی جمله ای کلیدی دارند که در آن می فرمایند: دلها به دست خدای متعال است...

این فرمایش که عصاره آیات و روایات است، نشان می دهد که برگی از درخت نمی افتد مگر به اذن خدای متعال.

به همین جهت است که حماسه های عجیب و غریبی در این کشور شکل می گیرد که با هیچ منطقی نمی توان آنرا تحلیل و بررسی کرد. حماسه هایی نظیر حماسه دفاع مقدس، حماسه بدرقه امام راحل، حماسه 23 تیر 78، حماسه 9 دی 88، حماسه تشییع سردار دلها، حماسه تشییع شهید رئیسی و شهدای خدمت و...

از نظر حقیر، انتخابات پیشرو نیز حماسه ای خواهد بود در راستای شکل گیری دولت اسلامی.

دکتر سعید جلیلی ادامه دهنده راه شهید رئیسی

اگرچه هر 6 نامزد انتخابات ریاست جمهوری در جبهه انقلاب تعریف می شوند و هر کس خالصانه به این نتیجه برسد که یکی از این آقایان اصلح است، با رأی به او مأجور خواهد بود، اما نزدیک ترین فرد به اندیشه و روحیه شهید رئیسی، دکتر سعید جلیلی است...

دکتر جلیلی با بیش از 10 سال مطالعه و نیز با نزدیک به 140 سفر استانی و سر زدن به شهرستان ها و روستاهای اقصی نقاط کشور، از نزدیک بسترها و نقاط قوت و ضعف کشور را می شناسد و برنامه مدونی دارد که با پشتوانه مطالعاتی، می تواند ایران عزیز را در مسیر پیشرفت قرار داده و از آن مهمتر، ظهور حضرت حجت (عج) را تسریع نماید.

از سوی دیگر، اگرچه دولت دکتر پزشکیان دولت سوم روحانی خواهد بود و باز شاهد حضور عناصر فاسد و بعضا خائن در دولت خواهیم بود؛ اما با فرض پیروزی ایشان نیز باز قدم بزرگی در مسیر شناخت جریانات سیاسی توسط مردم عزیز کشورمان برداشته خواهد شد. البته روشن است که این مسیر نه تنها ظهور را به تعویق می اندازد، بلکه خسارات فراوانی نیز به بار خواهد آورد؛ اما همانطور که عرض شد، عرصه تاریخ سازی، عرصه عجله و نگاه کوتاه مدت به مسائل کلان نیست!

امید که به لطف خدای متعال، و با یاری حضرت بقیه الله الاعظم (عج)، ارواح طیبه شهدای عزیزمان از جمله شهید رئیسی و شهید حاج قاسم سلیمانی، دل های مومنین و مردم مسلمان و غیر مسلمان کشورمان به سمتی هدایت شود که ایران عزیز در مسیر کوتاه تر برای شکل گیری دولت اسلامی قدم بگذارد و با انتخاب دکتر جلیلی (و یا در صورت ائتلاف، دکتر قالیباف) این هدف به بهترین شکل محقق شود.

پی‌نوشت: این جمله را نوشته بودم و از یادداشت حذف شد. با خودم گفتم اینجا بیاورم بهتر از این است که به کلی معدوم شود! بفرمایید: یکی از 6 نامزد تأیید شده توسط شورای نگهبان، دکتر سعید جلیلی است. سعید جلیلی کسی است که به گفته دوست و دشمن، کارنامه اقتصادی پاک و زلالی دارد و از سوی دیگر، رقبای وی نیز معترفند که از نظر اخلاقی نیز بسیار خوش اخلاق است. از سوی دیگر مناظره های تلوزیونی نشان داد که تنها فردی که بین هر 6 نامزد، برنامه روشن با پشتوانه مطالعاتی 10 ساله دارد، دکتر جلیلی است.

  • احمد طحانی