از هر دری سخنی

گاه نوشته های قابل انتشار، در هر موضوعی!

از هر دری سخنی

گاه نوشته های قابل انتشار، در هر موضوعی!

از هر دری سخنی

گاه خنده ای تلخ و گاه تلخی یک خنده، وجودت را در آتشی غریب می سوزاند...
اینجا غمکده ای است، پر از درد رفتن...
و تماشاکده ای است، لبریز از جدایی...
اینجا دنیاست!
سرای بی کسی...

۳ مطلب در آبان ۱۴۰۰ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

مشغول مشاهده کلیپ هایی با موضوع نبرد مار و گربه بودم. ویدئویی توجهم را جلب کرد با این عنوان:

Brave Moment Cat Fights A Large Python To Protect Its Kittens

ماجرا از این قرار است که یک مار پیتون بزرگ به خانه یک گربه نزدیک می شود. گربه ظاهرا ماده است و سه بچه گربه هم در خانه هستند.

مار پیتون ابتدا نزدیک می شود و گربه مادر هم تلاش می کند تا او را دور کند. اما خب موفق نمی شود...

تعجب من آنجایی بود که گربه مادر بچه هایش را رها کرد و رفت! واقعا حیرت کردم!

مار هم وقتی می بیند گربه مادر رفته است، فرصت را غنیمت می شمارد و به آرامی وارد خانه می شود. بچه ها وحشت می کنند، اما کاری نمی توانند بکنند. حتی شرایط به نحوی است که مار غول پیکر جلوی ورودی خانه را گرفته و راه فرار هم بسته شده است!

این صحنه ها را که می دیدم با خودم گفتم عجب! پس در حیوانات، یا حداقل گربه، مهر مادری تا جایی است که جان حیوان به خطر نیافتد! و همین که جان خود حیوان مادر به خطر بیافتد، بچه ها را رها می کند و خودش را نجات می دهد...

با دیدن این صحنه، یعنی فرار مادر، از یک طرف متعجب و از طرف دیگر ناراحت بودم که قرار است بچه گربه ها طعمه پیتون بشوند! اما خب کنجکاوی نگذاشت فیلم را قطع کنم؛ ادامه دادم...

مار پیتون به بچه ها نزدیک شد. هنوز فرصت حمله و شکار کردن یکی از بچه گربه ها را پیدا نکرده بود که...

گربه مادر مثل پلنگ پرید روی سرش! باور کردنی نبود! گربه مادر برگشت!! اما اینبار با جان فشانی تمام، جوری حمله کرد که مار از خانه خارج بشود. اوج هیجان و لذت بود... گربه مادر سر پیتون غول پیکر را با تمام توان گاز می گرفت...

البته ویدئو همینجا تمام شد و مشخص نشد چه می شود. اما بار دیگر معجزه مهر مادری حیوانات را به چشم دیدم. و انسان هم که حیوان ناطق و ضاحک است و اشرف مخلوقات!

تصور می کنم گربه مادر پیتون بزرگ را حسابی مجروح می کند و مار غول پیکر، عطای شکار را به لقایش می بخشد و می رود. یعنی از شواهد اینطور بر می آمد...

به هر حال جالب بود و خواستم این حس هیجان انگیز توأم با ترس، ناامیدی و در نهایت احساس غرور و خوشحالی را با این کلمات و این مظلب ثبت کنم.

  • احمد طحانی
  • ۰
  • ۰

جریان تحریف و توپ خانه سم پاشی اصلاح طلبان یک لحظه هم توقف ندارد. مدام در تلاش است! چرا؟ چون دولت انقلابی هم بحمدالله جهادگونه در تلاش است! این جماعت افساد طلب، برای اینکه ننگ دولت مطبوعشان (دولت تزویر) در مقابل اقدامات جهادگونه دولت رییسی برملا نشود، از هر بهانه ای برای سم پاشی علیه دولت و به طور کلی جریان انقلابی استفاده می کنند...

بهانه اخیرشان شده یک مقاله که سایت غیر مرجع و نهایتا دسته دوم جریان انقلاب، یعنی رجانیوز، درباره اظهارات آیت الله العظمی صافی گلپایگانی نوشته است. اصلاح طلبان همه نیروهای رسانه ای خودشان، از عبدی گرفته تا ابطحی را به خط کرده اند تا بحث روز جامعه را در رسانه های زنجیره ای، مقاله رجانیوز جلوه دهند!

به قول یکی از دوستان: مژدگانی که گربه عابد شد! بله؛ افساد طلبانی که تا دیروز تقلید را کار میمون می دانستند! امروز شده اند حامی مراجع! و آنهم تنها یک مرجع! و آنهم تنها یک اظهار نظر از آن مرجع! و آنهم تنها یک برداشت از اظهار نظر مرجع معظم.

حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی در دیدار رئیس مجلس انقلابی، دکتر قالیباف، می فرمایند برای اینکه مشکلات جامعه کم بشود، باید با همه کشورها ارتباط برقرار کرد. اظهرمن الشمس است که منظور حضرتشان همه کشورها به جز اسرائیل و آمریکاست که خیانت و دشمنی شان ثابت شده بود، و در دولت عبرت، باز هم ثابت شد! بنابراین بخش اول اظهارات نقد دولت تزویر است و عملکرد سیاهش که جامعه را به این روز انداخته، و بخش دوم، توصیه به برقراری ارتباط با همه کشورها و استفاده از ظرفیت سیاست خارجی نظام است...

این سخنان کاملا متین و به جا و درست است. اما آنچه نادرست می نماید، افاضات اصلاح طلبانی است که مقاله یک سایت درجه دوم را پیراهن عثمان کرده اند که با آن جریان انقلابی را مثلا بزنند! البته ره به جایی نمی برند؛ اما مشخص است که هدف ورای کلماتی که می نویسند، یعنی حمایت از مراجع است. در واقع هدف این جماعت مسئله درست کردن است! تا فعالیت های انقلابی دولت دیده نشود.

دولت رییسی در حالی که حسن روحانی جمعه ها مشغول دودی کردن ریشش بود، هر جمعه به نقاطی از کشور که احساس می کند مشکلات بیشتری دارد سفر می کند. از جمله در همین مدت کوتاه دوبار به خوزستان سفر کرده است. افساد طلبان برای اینکه ذهن جامعه از مقایسه فاصله بگیرد، مجبورند مسئله سازی کنند و بنابراین از هر فرصتی استفاده می کنند...

جریان تحریفی که مقام معظم رهبری به آن اشاره می کنند، در واقع همین است. این جماعت و این خط فکری یا جای قاتل و مقتول را عوض می کنند، و یا مسئله سازی می کنند تا حقایق دیده نشود. در همین ماجرای اخیر هم به جای اینکه به خاطر عملکرد ننگین دولت مطبوعشان پاسخگو باشند، خود را بر صندلی مطالبه گری نشانده اند و طلبکار شده اند!

البته به فضل الهی این جریان محکوم به شکست است... در حقیقت این سنت الهی است: حزب الله پیروز و حزب شیطان نابود است. روشن است که تلاش می کند. دست و پا می زند. از این طرف هم باید کار و جهاد و تلاش بشود تا انشاء الله هرچه زودتر، تمدن نوین اسلامی شکل گیرد، و هدف غایی آن، یعنی ظهور اتفاق بیافتد، تا سرکرده جریان تزویر، یعنی شیطان رجیم، به دست حضرت صاحب (عج) گردن زده شود.

  • احمد طحانی
  • ۰
  • ۰

فیلم کلبه وحشت 4 (evil dead 4) که در سال 2013 ساخته شده است، اگرچه فیلمی ترسناک و تا حدودی جذاب است،  اما صحنه های رقت انگیزی دارد که حقیقتا نام دیگری جز «حماقت» نمی توان برایش انتخاب کرد! در آخر فیلم، پس از کش و قوس های زیاد، و پس از فداکاری دو مرد جوان فیلم (یکی برادر میا است و دیگر دوست برادرش) نوبت به فرار میا از مهلکه می رسد! او سوییچ را از برادرش گرفته است، و برادر فداکارانه خود و شیطان را داخل کلبه جنگلی به آتش می کشد تا میا بتواند به راحتی فرار کند...

اما صحنه نفرت انگیزی که در فیلم های ترسناک همیشه تکرار می شود، در این فیلم هم به نمایش در می آید: هنگامی که میا داخل ماشین می نشیند تا بگریزد، دستش می لرزد و سوییچ از دستش می افتد! و لابد شما هم دیده اید که همین مقدار وقت تلف شدن کافی است تا قاتل، اهریمن، شیطان و به طور کلی، شخصیت منفی از راه برسد! در این فیلم هم همین اتفاق می افتد به خاطر همین حماقت ساده، احمقانه، نفرت انگیز و تکراری، خون برادر و دوست برادر میا به هدر می رود و میا هم به هلاکت می رسد!

من به عنوان یک مخاطب آماتور، از دیدن این صحنه تکراری نه تنها خسته شده ام، بلکه به نوعی حس تنفر پیدا کرده ام. می دانم که در فیلم های ترسناک یکسری ویژگی و مشخصه مشترک وجود دارد. اما اینکه غالبا یک زن مرتکب حماقت می شود، و یک مرد به عنوان قهرمان و ناجی نقشش را به خوبی ایفا می کند کاملا تکراری شده است.

در نهایت به نظر من برای دیدن فیلم، ابتدا باید کمی تحقیق و مطالعه کرد. وقت انسان ارزشش بیشتر از این است که اسیر دیدن فیلم هایی بشود که در نهایت هیچ آورده ای ندارد و علاوه بر آن، اعصاب بیننده را هم خورد می کند. گرچه تفریح به خودی خود می تواند انگیزه دیدن فیلم باشد و تجربه حس ترس و هیجان جذاب است، اما اگر با «تحقیق» باشد، این حس را می توان بدون اعصاب خوردی و نفرت هم به دست آورد و تجربه کرد!

  • احمد طحانی