از هر دری سخنی

گاه نوشته های قابل انتشار، در هر موضوعی!

از هر دری سخنی

گاه نوشته های قابل انتشار، در هر موضوعی!

از هر دری سخنی

گاه خنده ای تلخ و گاه تلخی یک خنده، وجودت را در آتشی غریب می سوزاند...
اینجا غمکده ای است، پر از درد رفتن...
و تماشاکده ای است، لبریز از جدایی...
اینجا دنیاست!
سرای بی کسی...

۶۷ مطلب با موضوع «سیاسی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

به گفته بزرگان و محققان، دو مشکل جامعه اسلامی، بطور کلی، و به ویژه پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به طور خلاصه عبارتند از:

  1. اسلام منهای روحانیت.
  2. روحانیت منهای اسلام.

شاهد مشکل اول افرادی نظیر بنی صدر و احمدی نژاد است و شاهد مشکل دوم هم افرادی نظیر خاتمی و روحانی. متاسفانه دکتر احمدی نژاد در اواخر دولتش به طور کلی منحرف شد و به ایرانی گری و جدا کردن روحانیت اصیل از اسلام روی آورد. در خصوص ولایت فقیه و مباحث مربوط به آن هم حرف های عجیب و غریبی زد که حقیقتا عجیب می نمود. وصل شدن به امام زمان، بدون توجه به علما و بزرگان دین، چطور ممکن است؟ این را آقای احمدی نژاد باید پاسخ بدهد. ایشان همچنین درباره نظرات مردم هم حرف های عجیبی زده که حقیقتا مایه تعجب است.

در خصوص مورد دوم، یعنی روحانیت منهای اسلام هم شدت و ضعف وجود دارد. یکی مثل خاتمی، آیت الله زاده، در کسوت روحانیت، و سید است اما به نکاتی چون اصول محرم و نامحرم، تقدم مباحث دینی بر مباحث سکولار و... نه تنها توجه ندارد، بلکه بر ضد دین موضع می گیرد. پیشتر در این وبلاگ به این موارد پرداخته شده است. (اینجا)

جناب روحانی هم پرونده ویژه خودش را دارد و شاهد مثال موضوع پست حاضر هم بحث مذاکره امام حسین (ع) با عمر سعد که توسط ایشان مطرح شد (اینجا را ببینید) کفایت می کند!

  • احمد طحانی
  • ۰
  • ۰

سخنان دکتر حسن عباسی که با عنوان «روایت حسن عباسى از علت ترور قاسم سلیمانى/ تحلیلی از رئیس‌جمهور بعدیِ ایران» در 598 انتشار یافته است، حاوی تحلیل های دقیق و جالبی است. این سخنان در سی و یکمین نشست سیاسی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان ایراد شده است. مطالعه بفرمایید:

تحلیل دکتر حسن عباسی رئیس اندیشکده یقین درباره ترور سردار سلیمانی و آینده مجلس و دولت

شرایط امروز مجلس و رد صلاحیت مانند سال 82 و مجلس ششم است، و دوباره گویا حرف و حدیث‌هایی مانند آن زمان زده می‌شود. آن زمان می‌گفتند اگر ما در انتخابات نباشیم مردم هم در انتخابات شرکت نمی‌کنند ولی بعد دیدیم که مردم پای صندوق‌های رأی آمدند و مجلس هفتم شکل گرفت.

برخی اختلافات موجب شد در سال 94 انتخابات مجلس لیست امید در تهران و برخی شهرها رأی آورد. در سال 96 اختلافات به اوج خودش رسید و یک نیروی گریز از مرکز عجیبی به وجود آمد و باعث شد که جناح لیبرال همین‌طور دارد پیش می‌رود و به احتمال 90 درصد هم در انتخابات مجلس و هم انتخابات ریاست جمهوری آینده این طیف کلاً کنده می‌شود. البته این مانند یک درد زایمان و کندن یک غده است که درد دارد.

آمریکا الان این تحلیل را دارد که امسال در ایران یک مجلسی به وجود می‌آید که غربگرا نیست و بعد از آن هم رئیس جمهوری به وجود می‌آید که غربگرا نیست و حداقل 10 سال طول می‌کشد که بخواهد یک طیفی سرکار بیاید که حاضر بشود با آمریکا مذاکره کند برای همین به ترامپ گفتند وقت نداری و ترامپ هم تلاش کرد تا سال 2020 ایران متلاشی شود که شما دیدید چه اتفاقاتی هم رقم زدند.

آمریکایی‌ها برای ترور حاج قاسم سلیمانی دو تحلیل داشتند، یکی اینکه قاسم سلیمانی مانند نخ تسبیحی بود که گروه‌های مقاومت اسلامی توسط این نخ یکدست و به هم پیوسته می‌شوند، این ها چون می‌خواستند معامله قرن را انجام بدهند، باید این نخ تبسیح را می‌بریدند.

در سیاست داخلی هم اعتقاد اینها این بود که دولت جوان انقلابی که سرکار می‌آید لیدرش کسی است مانند حاج قاسم سلیمانی، یعنی سردار سلیمانی رئیس جمهور آینده ایران است. یعنی کسی که از سوی آمریکا تحریم شده رئیس جمهور می‌شود و بعد از آن در سازمان ملل علیه آمریکا و اقدامات جنایتکارانه‌ سرمداران این کشور صحبت خواهد کرد. برای همین دست به چنین اقدام جنایتکارانه‌ای زدند.

البته سردار سلیمانی به رهبر انقلاب نامه نوشت که من سرباز ولایت هستم و وارد بازی‌ها سیاسی نمی‌شوم با این حال آمریکایی‌ها باور نکردند و احساس کردند که همین الان که قاسم سلیمانی رئیس جمهور ایران شود رئیس جمهور 10 کشور دیگر هم هست و با توجه به تحلیل‌هایی که داشتند گفتند بهتر است همین الان او را ترور کنیم.

برآورد آمریکایی‌ها این بود که سردار سلیمانی 35 میلیون رأی دارد و وقتی مراسم تشییع را دیدند به این نتیجه رسیدند تحلیل‌شان درست بوده است.

در انتخابات مجلس برخی از کاندیداها چه اصلاح‌طلب و چه اصولگرا ردصلاحیت شدند و دلیل رد صلاحیت خیلی از آنها یا فساد اخلاقی یا فساد اقتصادی بوده است. برخی هم به دلیل عدم التزام به اسلام، کسی هم که به اسلام التزام ندارد چگونه می‌تواند وارد مجلس یک کشور اسلامی شود؟

جناح موسوم به انقلابی و جناح موسوم به اصولگرایی اختلافاتی وجود دارد پس تک صدایی نخواهیم داشت. جناح اصلاح‌طلب هم اگر بخواهد در قدرت بماند باید التزام عملی‌اش را به اسلام، قانون اسلامی و ولایت فقیه نشان بدهد. وابستگی به غرب را هم کنار بگذارد، البته شعارهای غربگرایی الان در داخل کشور خریداری ندارد.

  • احمد طحانی
  • ۰
  • ۰

متن کامل نامه جمعی از فرماندهان سپاه به سید محمد خاتمی، یکی از سران فتنه 88 که در سال 78 بر مسند ریاست جمهوری تکیه زده است را می توانید در ادامه مطالعه کنید. این نامه، که لایه های مختلفی دارد، و به بعضی از آنها اشاره خواهد شد، به امضای سردار آسمانی جبهه مقاومت، سپهبد حاج قاسم سلیمانی نیز رسیده است. تاریخ امضاء و انتشار نامه 29 تیرماه 78 است. چند روز پس از فتنه 18 تیر 78 و حرکت تاریخی مردم در 23 تیر 78. غرض از انتشار این مطلب نیز پرداختن به بعضی از جنبه های فتنه 78 با هدف تغییر نگرش به حوادث سیاسی کشور است. امید که مفید باشد:

متن کامل نامه فرماندهان سپاه به رئیس جمهور وقت سید محمد خاتمی

ریاست محترم جمهوری حضرت حجت‌الاسلام ‌والمسلمین جناب آقای سیدمحمد خاتمی

با عرض سلام و خسته نباشید به استحضار می‌رساند:

به‌دنبال حوادث اخیر به عنوان مجموعه‌ای از خدمتگزاران دوران دفاع مقدس ملت شریف ایران، وظیفهٔ خود دانستیم مطالبی را خدمت حضرت‌عالی دانشمند ارزشمند عرضه بداریم. امیدواریم با سعهٔ صدر و شعار ارزشمند توأم با سیره‌ای که تبلیغ می‌فرمایید (شنیدن هر سخن و ایده‌ ولو مخالف) به این موضوع که شاید درد هزاران زجرکشیدهٔ انقلاب باشد که امروزه به‌دور از هرگونه خط و خطوط با چشمی نگران، مسائل و حوادث انقلاب را می‌نگرند و سکوت، مسامحه و ساده‌انگاری مسئولین که از برکت خون هزاران شهید بر مسند نشسته‌اند، متحیر و متعجب‌اند.

جناب آقای خاتمی، قطعاً همهٔ ما حضرت‌عالی را انسانی وارسته، انقلابی، متدین و دارای ریشهٔ عمیق دینی در حوزه و دلسوز به انقلاب دانسته و می‌دانیم، اما نحوهٔ برخورد با حوادثی که همهٔ ما شاهد شادی و رقص دشمنان پیرامون آن هستیم و در اولویت قرار دادن پیگیری برخی اشتباهات و تخلفات و بزرگ کردن آن‌ها در مقابل عدم توجه و یا کوچک جلوه دادن برخی دیگر از همین نمونه قانون‌شکنی و هتک حرمت و فشار، باعث شده است جریان‌های معاند با انقلاب گستاختر و در مقابل آن، مدافعان انقلاب محافظه‌کارانه و با دلزدگی توأم با ناامیدی، هر روز تحقیر شده و به ثمرهٔ این همه خون نگریسته و انگشت خود را با تاسف و تاثر می‌گزند.

جناب آقای رئیس‌جمهور، حمله به کوی دانشگاه همان‌طوری که رهبر بزرگوار و مظلوم این انقلاب فرمودند امری ناپسند، زشت و بد بود و علی‌رغم این‌که سخت‌ترین و تندترین برخوردها با آن انجام پذیرفت اما همهٔ مردم به دلیل ناپسندی عمل انجام شده این برخوردها را پذیرفته و بر آن صحه گذاردند، اما سؤال مهم و پرابهام این است که آیا فاجعه فقط همین بود؟

صرفاً همین موضوع قابل پیگیری و توجه و اعتراض و تحصن است که چند وزیر به خاطر آن استعفا دهند، شورای امنیت تشکیل جلسه بدهد و گروه تحقیق تشکیل گردد، اما آیا حرمت‌شکنی و توهین به مبانی این نظام، تاسف و پیگیری ندارد؟ آیا حریم ولایت فقیه کمتر از کوی دانشگاه است؟ آیا حریم امام، آن انسان کم‌نظیر، کمتر از جسارت به یک دانشجو است؟ آیا چند روز امنیت کشور را دچار اخلال کردن و به هر مؤمن و متدین حمله کردن و آتش زدن فاجعه نیست؟ آیا زیر سئوال بردن جمهوری اسلامی، این یادگار ده‌ها هزار شهید و شعار علیه آن دادن فاجعه نیست؟

جناب آقای خاتمی، چند شب پیش وقتی گفته شد عده‌ای با شعار علیه رهبر معظم انقلاب به سمت مجموعهٔ شهید مطهری در حرکت‌اند، بچه‌های کوچک ما در چشم ما نگریستند، انگار از ما سؤال می‌کردند غیرت شما کجا رفته است؟

جناب آقای رئیس‌جمهور، امروز وقتی چهرهٔ رهبر معظم انقلاب را دیدیم مرگ خودمان را از خداوند طلب کردیم چون که کتف‌هایمان بسته است و خار در چشم و استخوان در گلو باید ناظر پژمرده شدن نهالی باشیم که حاصل ۱۴ قرن سیلی و زجر شیعه و اسلام است.

جناب آقای خاتمی، شما خوب می‌دانید، در عین توانمندی به‌خاطر مصلحت‌اندیشی دوستان ناتوانیم. چه کسی است که نداند امروز منافقین و معاندین دسته دسته به نام دانشجو به صف این معرکه می‌پیوندند و خودی‌های کینه‌جو و منفعت‌طلب کوته‌نظر آتش‌بیار آن شده‌اند و برای تهییج آن، از هر سخن و نوشته‌ای دریغ نمی‌کنند؟

جناب آقای خاتمی، تا کی با اشک بنگریم و خون دل بخوریم و با هرج و مرج و توهین، تمرین دموکراسی کنیم و به قیمت از دست رفتن نظام صبر انقلابی داشته باشیم؟

جناب آقای رئیس‌جمهور، هزاران خانوادهٔ شهید و جانباز و رزمنده به شما رأی دادند که رأی آن‌ها مدال سینه شماست. آن‌ها از شما انتظار برخورد منصفانه با این مسائل را دارند و ما امروز رد پای دشمن را در این حوادث به خوبی می‌بینیم و قهقههٔ مستانه را می‌شنویم. امروز را دریابید که فردا خیلی دیر است و پشیمانی فردا غیرقابل جبران است.

سیدبزرگوار، به سخنرانی به ظاهر دوستان و خودی‌ها در جمع دانشجویان بنگرید، آیا همهٔ آن گفته‌ها تشویق و ترغیب به هرج و مرج و قانون‌شکنی نیست؟

آیا معنای سال امام (ره) همین بود؟ آیا به همین صورت می‌توان میراث گرانبهای او را حفظ کرد و آیا بی‌توجهی تعداد اندکی به نام حزب‌الله مجوزی است برای شکستن سر هر متدین و هتک حرمت آن؟

جناب آقای خاتمی، رسانه‌ها و رادیوهای دنیا را بنگرید، آیا صدای دف و دهل آن‌ها به گوش نمی‌رسد؟

جناب آقای رئیس‌جمهور، اگر امروز تصمیم انقلابی نگیرید و رسالت اسلامی و ملی خودتان را عمل نکنید، فردا آن‌قدر دیر و غیرقابل جبران است که قابل تصور نیست.

در پایان با کمال احترام و علاقه به حضرت‌عالی اعلام می‌داریم کاسهٔ صبرمان به پایان رسیده و تحمل بیش از آن را در صورت عدم رسیدگی، بر خود جایز نمی‌دانیم.

فرماندهان و خدمتگزاران ملت شریف ایران در دوران دفاع مقدس: غلامعلی رشید ـ عزیز جعفری ـ محمدباقر قالیباف ـ قاسم سلیمانی ـ جعفر اسدی ـ احمد کاظمی ـ محمد کوثری ـ اسدالله ناصح ـ محمد باقری ـ غلامرضا محرابی ـ عبدالحمید رئوفی‌نژاد ـ نورعلی شوشتری ـ دکترعلی احمدیان ـ احمد غلامپور ـ‌ یعقوب زهدی ـ نبی‌الله رودکی ـ علی فدوی ـ غلامرضا جلالی ـ امین شریعتی ـ‌ حسین همدانی ـ اسماعیل قاآنی ـ علی فضلی ـ‌ علی زاهدی ـ مرتضی قربانی. (به نقل از تریبون)

نمونه ای از افکار و اندیشه های آقای خاتمی

آقای خاتمی معتقد است: «اگر دین در برابر آزادی قرار بگیرد، این دین است که باید محدود شود نه آزادی» (دانشگاه تهران ۸۷/۳/۲)

«اگر این حجاب و پوشش مانع حضور زن و بروز شخصیت زن بشود، قطعا مضر است... مشکل این نیست که زنان چگونه لباس می پوشند، مشکل این است که زنان بتوانند در عرصه های مختلف حضور داشته باشند.» (روزنامه همبستگی ۷۹/۸/۱۶)

آقای خاتمی با نهادینه کردن غرب باوری در بدنه نظام، اظهار می داشت: «شما برای این که بتوانید پیشرفت کنید و بمانید، راهی جز راه غرب ندارید»(روزنامه آریا ۲۸/۶/۷۹) و «راه غرب یعنی پذیرش خرد غربی» (همان) او خردورزی را تنها راه حل مشکلات مطرح و توصیه می کند که گذشته را باید رها کرد و امروزی شد، راه امروزی شدن هم تمسک به بنیاد زندگی غربی و خرد غربی است. (سخنرانی در دانشگاه علامه، ۱۱/۳/۷۰) باورمندی آقای خاتمی به غرب به حدی است که می گوید: «به آینده نخواهیم رسید مگر این که از مدرنیته و تجدد بگذریم.» (همان)

وی دلیل این باورمندی را سازگار بودن با تمایلات اولیه بشر ذکر کرده، می گوید: «مساله مهم این است که این نظام ارزشی، فکری و سیاسی با تمایلات اولیه بشر سازگار است، خود به خود طبع اولیه انسان، مدافع و خواستار این نظام است. مبانی نظام امروز بر آزادی است» (روزنامه رسالت، ۲۶/۱/۷۶) در حالی که آزادی از نوع غربی در واقع با طبع اولیه حیوانی وشهوانی بشر سازگار است نه با فطرت و تمایلات اولیه انسانی.

شعار توسعه و پیشرفت هم که از شعارهای اساسی خاتمی بود، این گونه تفسیر می شد: «توسعه به معنای امروزش، میوه و یا شاخ و برگ درخت تمدن جدید است. اگر آن تمدن آمده، توسعه هم خواهد آمد و به این معنی سخن کسانی که می گویند ابتدا باید خرد غربی را پذیرفت تا توسعه بیاید، سخن بیراهی نیست و این سخن را کامل کنم که علاوه بر خرد و بینش غربی، باید منش غربی متناسب با این بینش را نیز پذیرفت.» (روزنامه سلام، ۳۰/۲/۷۵)

او به ترویج غرب باوری و غرب زدگی پرداخته، عمده عوامل پیشرفت را یک جا در توجه به غرب خلاصه کرده است و می گوید: «امروز به جرأت می توان گفت در زندگی قومی که عزم تعالی و پویایی کرده است، هیچ تحول کارسازی پدید نخواهد آمد، مگر آنکه از متن تمدن غرب بگذرد و شرط دگرگونی اساسی، آشنایی با تمدن غرب و لمس روح آن یعنی تجدد است. کسانی که با این روح آشنا نیستند، هرگز به پدید آوردن دگرگونی سودمند در زندگی خود توانا نیستند. باری، شرط تحول اساسی گذر از تمدن غربی است و مراد از آشنایی با مبانی تفکر و تمدن جدید است که در پس مظاهر آن نهفته است و سوگمندانه اقوامی نظیر ما هنوز از آن محروم هستیم» (همان)

وی تا آنجا پیش رفته است که جامعه امریکا را الگوی قابل تقلید معرفی کرده، اظهار می دارد: «ملت امریکا توانسته جامعه ای بر پایه ۳ رکن آزادی، دینداری وعدالت بسازد.» (مصاحبه با سی ان ان، ۹/۱/۹۸م)

این نوع نگرش به فرهنگ غرب موجب شد تا اصالت دین نیز زیر سؤال رفته، برای صحت و سقم احکام اسلام، آنها را با حقوق بشر بسنجند. از نظر وی ، دین را باید با قرائتی مطرح کرد که با ارزش های لیبرالیسم سازگار باشد؛ از این رو می گوید: «بنده معتقدم که دین برای آنکه بماند، نباید آن را محصور در یک برداشت خاصی کرد؛ طبع بشر نیز چنین است که اگر دین یا هر نهاد انسانی دیگر را وافی به مقصود نیافت، یا آن را کنار می گذارد و یا برداشت تازه از آن خواهد داشت و این امری است که در تاریخ رخ داده است و باز هم رخ خواهد داد.» (صبح امروز، ۲۲و۲۱/۹/۷۸) «البته این بازنگری های جدید از دین باید متفاوت با برداشت های پدران و سلف ما باشد.» (سخنرانی در دانشگاه علامه، ۱۱/۳/۷۰ )

نکاتی درباره فتنه 78:

  1. اولا سمت و سوی آشوب ها در آن سال، با هدایت سران فتنه، به بیت رهبری تغییر می کند. این تظاهرات که به اسم جنبش دانشجویی به راه می افتد، و اتفاقا پس از روشن شدن رویکرد تند تظاهرات، دانشجوهای واقعی خود را از آن جدا می کنند و تنها آشوبگران و عده ای فریب خورده باقی می مانند، مسیرش را به سمت بیت رهبری تغییر می دهد. این تصمیم نشان از پشت پرده تجمعی دارد که به اسم آزادی بیان، و به بهانه بسته شدن روزنامه سلام به راه افتاده است و افسرانی چون تاجزاده و حجاریان دارد و فرماندهانی که یکی از آنها فوت شده و دیگری نیز از جمله سران فتنه به شمار می آید. سعید حجاریان درباره تغییر مسیر آشوب به سمت بیت رهبری می گوید: «وقتی دانشجوها از کوی دانشگاه بیرون آمدند، بین میدان ولیعصر بودند تا حرکت کنند به سوی خیابان آذربایجان، من در آن هنگام دفتر آقای خاتمی بودم. آن زمان من عضو شورای شهر تهران بودم. اعضای شورای شهر را برده بودم به کوی دانشگاه تا خرابی‌ها را ببینند و برای بازسازی و اختصاص بودجه اقدام کنیم. من به خاطر این کار رفته بودم دفتر خاتمی که آقای صفوی (فرمانده سپاه) زنگ زد به آقای ابطحی و گفت که خط قرمز ما خیابان جمهوری است، هر کسی از این خیابان پایین‌تر بیاید، می‌زنیم. متوجه شدیم که بچه‌های دانشجو دارند رو به پایین حرکت می‌کنند، به من گفتند که بروم با آن‌ها صحبت کنم، رفتم با دانشجوها صحبت کردم، یک طرف بچه‌های رحیم بودند، یک طرف هم بچه‌های دانشجو، با قسم و آیه و من بمیرم تو بمیری، سر راهپیمایی را کج کردم به سمت کوی دانشگاه و گفتم برید من هم می‌آیم به کوی.» (گفتگوی حجاریان با فارس. به نقل مفدا)
  2. در رابطه با نقش سید محمد خاتمی در حوادث گوناگون پس از انقلاب اسلامی، بخشی از خیانت های وی را پرسمان منتشر کرده است. تأکید می شود که این مقاله به هیچ وجه کامل نیست! سخنرانی ها و افشاگری های بی سابقه و فراوانی از نقش خاتمی در فتنه 88 نیز انتشار یافته است که جای تأمل دارد. شخص سید محمد خاتمی، بر خلاف دو تن دیگر از سران فتنه، که با رأفت اسلامی، به جای محاکمه محصور شدند، تنها ممنوع الخروج و ممنوع التصویر شد. البته این ماجرا هم دلیل دارد و آن باز پس گیری ادعای تقلب در انتخابات است که توسط وی انجام گرفت. (فایل صوتی سخنان خاتمی به نقل از تسنیم: من نمیگم تقلب شده!)
  3. روایت دقیق تسنیم درباره فتنه 78 را اینجا بخوانید. زاویه دید و پرداختن به بعضی از نکات ریز این فتنه در مطلب تسنیم با عنوان «لحظه به لحظه با رویدادهای فتنه ۷۸/ آیا همه‌چیز با یک «سلام» شروع شد؟» وجود دارد.
  4. بعضی تلاش دارند تولد اصلاحات را حاصل تدبر و تأمل و مطالعه و برنامه ریزی معرفی کنند. نظر خاتمی در اینباره بسیار قابل توجه است. وی درباره تولد اصلاحات بیان می کند: «دوم خرداد یک واقعه بود، یک حادثه بود مثل همه حوادث و وقایعی که رخ می‌دهد و این که حالا مثلاً فرض کنیم جنبش اجتماعی آمده و برنامه‌ریزی کرده، نه، این‌طور نبود، نه بنده قصد آمدن داشتم، واقعاً به‌زور آمدم، به‌زور منظورم این است که در یک رودربایستی و مسائل دیگر قرار گرفتم و بالاخره گیر کردم و حاشیه‌ای پیش آمد و خلاف انتظار بود.» (به نقل از بصیرت)
  5. انتخاب روحانی، حاصل عملکرد بد دولت دهم خصوصا در سالهای پایانی این دولت بود. نگرش جامعه همچنین با عدم وحدت بین نیروهای انقلابی در انتخابات 92 به سمت جریانی که خود را «معتدل» معرفی می کرد تغییر یافت. پس مردم به هیچ وجه مقصر نیستند. من به عنوان راقم این سطور، در اطراف خود کسانی را می شناسم که به شدت به مرحوم هاشمی و عملکردش انتقاد داشتند، اما به روحانی رأی دادند! اگرچه این مبحث، یعنی بصیرت و نگرش سیاسی به حوادث، بحثی بسیار گسترده است اما به طور خلاصه باید گفت مردم به دولتی رأی دادند که تظاهر به اعتدال می کرد. البته در عمل دیدیم که تندروی آن حتی از دولت اصلاحات هم بعضا بیشتر است. اگر بپذیریم بخشی از آرای روحانی با حمایت خاتمی به صندوق ریخته شده است، پس خاتمی هم بلاشک در بوجود آمدن شرایط فعلی کشور و مشکلات ریز و درشت اقتصادی و بین المللی مقصر است! اما جهان نیوز در مطلب خود با عنوان «اصلی‌ترین ضربه خاتمی به مردم که نباید فراموش کرد» به یکی دیگر از گناهان نابخشودنی خاتمی اشاره کرده است.
  • احمد طحانی
  • ۰
  • ۰

محمود صادقی را با اظهارات جنجالی اش می شناسیم و به تعبیر سخنگوی شورای نگهبان، با توئیت کردن خواب های شبانه اش! البته بین اهالی رسانه، به مرد عذرخواهی و تصحیح هم شهره است. به جهت توئیت هایی که می زند و بعدا تصحیح و عذرخواهی می کند. پیشتر نوشته بودم که این موضوع، در رسانه های زنجیره ای تعمدی صورت می گیرد. یک خبر کذب رسانه ای می شود. 100 مخاطب آنرا می بیند. بعدا اصلاح و عذرخواهی می شود. چه تضمینی وجود دارد که آن 100 مخاطب تصحیح را ببیند؟ به همین جهت رسانه های زنجیره ای به دروغ متوسل می شوند و روال کارشان است. منتهی نه به شکلی ابلهانه. بلکه کاملا زیرکانه و با سیاست ورزی این کار انجام می شود.

در هر صورت؛ جناب صادقی در قم درباره رد صلاحیتشان سخنانی بیان فرموده اند که دو نکته اش را اینجا می آورم و کاملش را می توانید اینجا بخوانید:

1. حاضر هستم در اجرای فرامین رهبری جانم را هم فدا کنم!

2. بر مبنای اعتقادم به ولایت فقیه معتقدم، ولایت فقیه ولایت اوصاف است نه ولایت شخص، ولایت مدام العمر نیست مادام الصفات است.

نمی دانم. ولی احساس می کنم نکته دوم سخن ایشان، پر از کنایه و غرض است و روح جوانمردی حکم می کند اگر کسی التزام به قوانین کشور ندارد، برای پست های حساس و مدیریتی کشور داوطلب نشود و در هزار و یک جای دیگر مشغول باشد. نه اینکه بر خلاف اعتقاداتش تعهد بدهد و حتی سوگند بخورد!

  • احمد طحانی
  • ۰
  • ۰

حجت الاسلام مهدی طائب، فرمانده قرارگاه عمار شنبه شب (12 بهمن 98) در مراسم بزرگداشت ایام الله دهه فجر در مسجد چهار مردان قم سخنان جالبی را بیان کرد. متن کامل سخنان ایشان را اینجا بخوانید. اما آن دو نکته مهم:

1. دکتر محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه در دیدار با رهبری گفته است که مجبور به عبور از خط قرمز شده است!

2. کسانی که محمد باقر قالیباف را تخریب می کنند باید روز قیامت پاسخگو باشند. قالیباف همیشه همراه و همدل حاج قاسم سلیمانی بود و رهبر معظم انقلاب به او فرمودند تو مدیریت جهادی داری.

پی نوشت:

قالیباف: باورم این است اولین موضوعی که باعث شکوفایی شهید سلیمانی شد این بود که او با همه وجودش به سنت های الهی ایمان و باور داشت یعنی وقتی شاهد ظلمی بود و ظالمی را وجود داشت و مظلومی را می دید که استمداد کمک داشت را می دید وظیفه خود را کمک به مظلوم می دانست. سردار قاسم سلیمانی از ابتدای جوانی تا لحظه شهادت، چهل سال پیوسته و بدون وقفه مجاهدت و رزمندگی کرد و رزمنده یکه تازه میدان دفاع از اسلام و مسلمین بود.

  • احمد طحانی
  • ۰
  • ۰

انتخابات مجلس یازدهم کمتر از یک ماه دیگر برگزار می شود. اما آیا این انتخابات با مشارکت بی رمق مردمی برگزار می شود؟ و آیا اصلاح طلبان این انتخابات را تحریم خواهند کرد؟ پاسخ روشن است: خیر! اما چرا؟ بخوانید:

1. انتخابات مجلس نهم را به یاد بیاورید. بعد از انتخابات ریاست جمهوری 88 و فتنه تقلب، این نخستین انتخابات و به نوعی مهمترین انتخابات بود. اصلاح طلبانی که شادانه بر طبل تقلب کوبیده بودند، و در رأس آنها، سید محمد خاتمی در انتخابات شرکت کردند و «رأی دادند». اما چرا؟ چرا اصلاح طلبان و خاتمی، در انتخاباتی که به ظن  آنها در آن رأی مردم به صورت میلیونی!! جابجا می شود شرکت کردند؟ روشن است: سید محمد خاتمی که یکی از سران فتنه 88 محسوب می شود، در بعد از ظهر روز انتخابات، ساعت 17، رأی خود را به صندوق انداخت. چراکه حضرت ایشان منتظر مانده بود تا مشارکت مردمی را بسنجد و اگر «مردم» در انتخابات حضوری پر رنگ داشتند، او هم خودش را به مردم «بچسباند» و رأی بدهد و بعدها از این رأی دادن بهره برداری کند.

2. پس از شهادت سپهبد سلیمانی، دلهای مردم جهان تکان خورد. مسلمانان قیام کردند. در ایران رستاخیزی از مشتاقان و عاشقان جبهه مقاومت به پا شد. اما: از سوی دیگر، رسانه های زنجیره ای، عصبانی و متعجب از بدرقه باشکوه سپهبد سلیمانی و البته انتقام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سعی کردند با شانتاژ رسانه ای، با اخبار تأسف آمیزی که پس از تشییع باشکوه فرمانده آسمانی جبهه مقاومت اتفاق افتاد بازی کرده و به نوعی از مردم و سپاه انتقام بگیرند. اما واقعیت این است که این بازی های رسانه ای، تنها منحصر به حوزه رسانه است. بله؛ جریان انقلاب در این زمینه متأسفانه نقاط ضعف بسیاری دارد؛ و البته حرکت های خوب و قابل تحسینی در حال انجام است و انشاء الله در این عرصه هم زلال انقلاب اسلامی به نحوی شایسته جاری خواهد شد. اما حساب فضای رسانه و تأثیر آن بر بدنه جامعه، به هیچ وجه به شکلی که در این رسانه ها منعکس می شود نیست. پس حساب مردم از حساب رسانه ها جداست و دلهای مردم، از همیشه بیدارتر و آماده تر است.

3. اصلاح طلبان، که اصولا ماهیت وجودی‌شان را، هنوز هم بعد از گذشت سالها، پنهان می کنند! و روش نمی کنند که «درد مشترک» شعارشان چیست؟ (همراه شو عزیز؛ کاین درد مشترک؛ هرگز جداجدا؛ درمان نمی شود!) الحق و الانصاف در حوزه رسانه به خوبی وارد شده اند. در سال 92، طبق پیش بینی ها، فضای فکری جامعه با توجه به حواشی دولت دهم، به ویژه در 2 سال پایانی دولت، به سمت جریانی مقابل دولت وقت و حامیانش متمایل بود. همین رسانه های جریان اصلاح طلب، با سوار شدن بر این فضای فکری، خود را به نوعی «جریان ساز» نشان دادند و به نوعی وانمود کردند که «تکرار» آنها جامعه را به فلان کاندیدا هدایت کرده است. از سوی دیگر، استوانه فکری این جریان، یعنی مرحوم هاشمی هم معتقد است با حضور و ثبت نامش به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری، رأی 3 درصدی روحانی را به 53 درصد افزایش داده است! این جریان، یعنی اصلاح طلبان مجبورند در این انتخابات هم حضور داشته باشند. چراکه حضور مردم بیدار و خشمگین ایران اسلامی در انتخابات پر رنگ خواهد بود و جریان اصلاح طلب هم حاضر می شود، تا به نوعی این معنا را متبادر کند که علی رغم همه نارضایتی ها، این جریان و هوادارانش هم سهمی از این حضور پر رنگ داشته اند.

4. شکست اصلاح طلبان قطعی است. همین حالا هم اگر فرض کنیم جامعه به اصلاح طلبان اقبال نشان دهد؛ به اندازه 3 مجلس کامل! کاندیدا دارند. چراکه بالغ بر 700 نفر از اصلاح طلبان تأیید صلاحیت شده اند. اما جامعه نتیجه عملکرد دولت های میرحسین، خاتمی و روحانی را در همه این سالها دیده است. در سال 92 با تصور اینکه جریان مرموز اعتدال، متفاوت از جریان اصلاحات است، مردم با امید اصلاح مشکلات اقتصادی و بین المللی به این جریان اقبالی شکننده نشان دادند. در همان سال هم اگر بین جریان اصولگرا اتفاق نظر شکل می گرفت، و مثلا نامزدهای جریان اصولگرا یکدیگر را تخریب نمی کردند، یقینا نتیجه چیز دیگری بود و روحانی با آن رأی شکننده انتخاب نمی شد. اما به هر حال عملکرد 7 ساله دولت و 4 ساله مجلس، نشان داده است که این جریان، نه تنها برای مشکلات جامعه راه حلی ندارند و تلاشی نمی کنند، بلکه داشته های نظام را هم به باد بی تدبیری خواهند داد. مردم مشکلات ریز و درشت اقتصادی را دیده اند. بی تدبیری در بحث دلار که از عجایب سیاسی تاریخ کشور تلقی می شود، برجام با همه آنچه نقدا به جریان مقابل انقلاب تقدیم کرد و همه وعده های نسیه ای که گرفت، و بر باد رفتن عزت دولت جمهوری اسلامی و... را مردم با گوشت و پوست و استخوان خود درک کرده اند. گرانی، بیکاری، مشکلات حوزه کار و تعطیلی کارخانه های بزرگ، برجام و حس بد له شدن عزت دولت مطبوع مردم و... چیزی نیست که بشود با شانتاژ رسانه ای آنرا از ذهن مردم پاک کرد.

بنابراین به طور خلاصه، با توجه به حضور مردم که بستر رسمی بروز خشم خویش از ترور سردار سلیمانی و حمایت از نظام مظلوم و مقتدر اسلامی را انتخابات می دانند، به طور گسترده در انتخابات حاضر خواهند شد و بنابراین اصلاح طلبان، مجبورند برای حفظ ظاهر هم که شده، خود را در این مشارکت سهیم نشان دهند و از اینرو، حضور این جریان در انتخابات قطعی خواهد بود.

  • احمد طحانی
  • ۰
  • ۰

طولی نخواهد کشید که درباره ملاقات های سردار سلیمانی و مرحوم هاشمی از سمت طرفداران جریان هاشمی، انبوهی از محتوا تولید و در رسانه های زنجیره ای منتشر شود! تا همین لحظه مطالب پراکنده ای منتشر شده است. اما وجه مشترک همه آنها، احترام سردار محبوب دلها به مرحوم هاشمی است. روشن است که حضرات از محتوای جلسات چیزی منتشر نمی کنند. و اگر هم منتشر شود، مطالبی کلی خواهد بود.

چرا؟ روشن است. محور مواضع مرحوم هاشمی درباره خط قرمزهای انقلاب مشخص است. صوت و فیلم از ایشان درباره ولایت فقیه، شورای نگهبان، رسانه ملی و... وجود دارد. از سوی دیگر مواضع سردار سپهبد، شهید حاج قاسم سلیمانی نیز درباره همین اصول مشخص است و تفاوت روشنی دارد. این تفاوت در بحث هایی نظیر برجام، به 180 درجه می رسد! سردار از برجام 2 و 3 و خیانت های پیرامون آن صحبت می کند و مرحوم هاشمی صد در صد حامی برجام است!

در خصوص رهبری هم که مرحوم هاشمی در جلسه دانشگاه آزاد اسلامی، از روزی سخن می گوید که ممکن است نظام روزی رهبر نداشته باشد (اینجا) نظر سردار کاملا روشن است. بگذریم از دیدگاه مرحوم هاشمی درباره سپاه و بحث های جنجالی دیگر! پس جریان رسانه ای انقلاب بهتر است از همین حالا به فکر شانتاژ رسانه ای در این خصوص باشند!

  • احمد طحانی
  • ۰
  • ۰

درباره اظهارات جنجالی آقای رئیس جمهور درباره انتخابات که با حمله تند و تیز و به شورای نگهبان، موجی در رسانه های کشور به راه انداخت، و اتفاقا قصد روحانی نیز همین بود! (چراکه ایشان تصور می کند در فضای جنجالی و تند، که همه چیز تحت تأثیر قرار می گیرد، توانایی پیروز شدن دارد نه در شرایط آرامش و نقد منصفانه که اتفاقا دستش خالی است!) پیشتر در این وبلاگ نکاتی بیان شده است: اینجا و اینجا و اینجا و اینجا.

اما مدتی قبل نامه صد فعال عدالتخواه در اعتراض به رئیس جمهور به علت رد صلاحیت دکتر سعید زیباکلام رسانه ای شده بود. در تغییر مسیر احمدی نژادی ها، و نیز این نکته که سعید زیباکلام با توجه تغییر نگرشش نسبت به انقلاب صلاحیت حضور در کرسی نمایندگی مجلس شورای اسلامی را ندارد شکی نیست. (و در جای دیگری به آن پرداخته خواهد شد) اما اگر قرار بر «حمله» و «جنجال» باشد، می شود به این واسطه هم جنجال کرد و به دولت حمله! بخوانید:

نامه صد فعال عدالتخواه خطاب به رئیس جمهور: «از دکتر سعید زیباکلام عذرخواهی کنید»

جناب آقای حسن روحانی. رئیس‌جمهور محترم. احتراما همانگونه که مستحضرید دکتر «سعید زیباکلام» به عنوان یکی از خوشنام‌ترین اساتید عدالتخواه دانشگاه تهران، با استناد به بند ۶ ماده ۲۸ قانون انتخابات مبنی بر داشتن سوء شهرت در هیات اجرایی انتخابات زیر نظر وزارت کشور در اقدامی تاسف برانگیز رد صلاحیت شده است.

قابل تامل آنکه این اتفاق در دولتی رخ داده است که هر ساله با نزدیک شدن به انتخابات، ادعاهایشان در رابطه با انتخابات آزاد برای بسیج کردن بخشی از مردم، و انتقادات‌شان به نظارت استصوابی و رد و تایید صلاحیت‌ها گوش فلک را کر می‌کند. ولی خجالت‌آور اینکه پای چهره‌های ضد فساد که به میدان انتخابات باز می‌شود حتی فرصت به شورای نگهبان نمی‌دهند و اقدام به قلع و قمع کردن عدالت‌خواهان می‌کنند.

 

  • احمد طحانی
  • ۰
  • ۰

آیت الله عبدالکریم عابدینی نماینده ولی فقیه در استان قزوین گفت: بیندیشیم که چرا امامین انقلاب با مذاکره با دشمن مخالف هستند و مذاکره با کشورهای دیگر دنیا را می‌پذیرند. آیت‌الله عابدینی ادامه داد: کسی که با ما دشمنی دارد می‌خواهد ما را نابود کند و به ذلت و خواری بکشاند، بنابراین مذاکره با او کار اشتباه و خطرناکی است.

به گزارش فارس خطیب نماز جمعهٔ قزوین، ضمن اشاره به خوی درندگی موجود در دشمنان، اظهار کرد: دشمنان ما مانند حیوانات درنده و وحشی هستند؛ قانون حیوانات وحشی این است که اگر با آن‌ها جدی برخورد کنی و دنبالشان کنی، فرار می‌کنند ولی اگر از آن‌ها بترسی به‌ سوی تو هجوم می‌آورند. وی با تأکید بر قاعدهٔ نفی سبیل خاطرنشان کرد: خداوند برای مسلمانان هیچ مسیری را قرار نداده که کافران بر آن‌ها مسلط شوند، پس این‌که دشمن ما را به جایگاهی ببرد که خودش دست برتر را داشته باشد تا با مذاکره از ما امتیاز بگیرد، برای ما مایهٔ مباهات نیست.

تبعیت از دشمنان ما را به گذشته باز می‌گرداند

امام جمعهٔ قزوین به آیات قرآن در رابطه با خسارت‌های ناشی از تبعیت دشمن اشاره و تصریح کرد: خداوند در قرآن کریم به مسلمانان می‌فرماید اگر از دشمنان و کفار تبعیت کنید شما را به آن‌چه در گذشته‌تان بود باز می‌گردانند و دیگر چیزی نخواهید داشت و با تمام وجود دچار خسران خواهید شد. وی یادآور شد: امروز اگر از مذاکره با دشمن سخن بگوییم، در محور مقاومت تزلزل ایجاد خواهیم کرد، زیرا امروز همهٔ مسلمانان دارند یکدیگر را پیدا می‌کنند و با هم متحد می‌شوند، در این میان اگر یک نادان پیدا شود و دم از مذاکره بزند، در میان مسلمانان تردید ایجاد می‌شود و نتیجهٔ آن ایجاد تزلزل در میان آنان است؛ این نه از سر خیانت، بلکه از سر نادانی است.

آیت‌الله عابدینی تأکید کرد: انتقام ایران از امریکا و تلفات امریکا در عین‌الاسد تنها یک سیلی محکم بود و قطعاً سیلی‌های دیگری نیز در راه است و امروز می‌بینیم که با این اقدامات ترامپ تعادل روانی خود را از دست داده است. وی قدرت مردم ایران را کم‌نظیر خواند و عنوان کرد: از مدعیان مذاکره و مسؤولین درخواست می‌کنیم تا قدرت مردم را باور کنند، زیرا قدرت مردم و ایمان آن‌ها باعث شد تا خداوند به برکت آن‌ها ما را به پیروزی برساند.

  • احمد طحانی
  • ۰
  • ۰

ده اتفاق مهم در روز معامله قرن را مرور کنیم:

  1. سقوط هواپیمای نظامی آمریکا در عراق. (اسپوتنیک به نقل از الفرات نیوز)
  2. حمله حوثی های یمن به عربستان و از بین رفتن 17 تیپ و 20 گردان عربستان سعودی! تأیید حمله به آرامکو توسط عربستان!
  3. نابودی 2 جنگنده آمریکایی در افغانستان: سقوط هواپیمای نظامی آمریکا و به هلاکت رسیدن آیت الله مایک/ سقوط هلیکوپتر آمریکا با شلیک مستقیم نیروهای طالبان (فیلم آن در فضای مجازی موجود است.)
  4. آزادی خانتومان در سوریه پس از خیانت سازمان ملل در سال 2015 (خانتومان بین حلب و دمشق، یعنی پایتخت اقتصادی و سیاسی سوریه است.)
  5. تصمیم به خروج نیروهای آمریکایی از عراق و رسانه ای شدن آن توسط ترامپ (فرار محترمانه از عراق!)
  6. اعتراف پنتاگون به ضربه مغزی شدن بیش از 50 نفر از نیروهای آمریکایی! (بی بی سی فارسی)
  7. آتش گرفتن کشتی نفتکش امارات در نزدیکی در 40 کیلومتری ساحل امارات
  8. سقوط یک جنگنده اسرائیلی در جنوب بیت لحم (المیادین)
  9. سقوط یک هلیکوپتر اسرائیلی بر اثر آتش سوزی! (ایرنا به نقل از خبرگزاری فلسطینی)
  10. گزارش وزیر انرژی اسرائیل از حمله سایبری قوی به موسسات برق و انرژی نیروگاه اتمی اسرائیل

منبع: رودست. (امید دانا omid dand) در فضای مجازی

  • احمد طحانی
  • ۰
  • ۰

حجت الاسلام والمسلمین سید ناصر موسوی لارگانی نماینده مردم فلاورجان در مجلس شورای اسلامی در نطق خود در جلسه سه شنبه 8 بهمن 98 به دو نکته مهم اشاره کرده است: 1. جار و جنجال های انتخاباتی روحانی 2. قاطعیت در برخورد با وطن فروشان.

پاسخی به جار و جنجال های انتخاباتی روحانی:

شما که برای تخریب نظام انتخابات را تشریفاتی می‌نامید آیا به این فکر کرده‌اید اگر انتخابات زیر سوال رود اساس حضور شما در این ۲۰ سال زیرسوال خواهد رفت؟ اگر شما عملکرد شورای نگهبان را زیر سوال می‌برید چرا زمانی که پنج دوره نماینده شدید و بسیاری از رقیب‌هایتان رد صلاحیت شدند، صدای شما در نیامد. چرا زمانی که دو دوره تایید صلاحیت شدید و دهها نفر از رقبای شما رد صلاحیت شدند صدای شما در نیامد؟ برای فرار از پاسخگویی نسبت به عملکرد ضعیف خود به هر کاری متوسل نشوید.

قاطعیت در برخورد با وطن فروشان (کیمیا علیزاده)

به نوشته ایسنا این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی خطاب به وزیر ورزش و جوانان گفت: چرا جلوی فرار ورزشکارانی که مهاجرت می‌کنند و برعلیه ایران موضع‌ می‌گیرند را نمی‌گیرید؟ ورزشکاری که هم‌اکنون کشف حجاب کرده برعلیه نظام جمهوری اسلامی ایران موضع‌گیری می‌کند.

پی نوشت:

1. به نظر می رسد نان حسن روحانی در ایجاد فضای مسموم سیاسی و ایجاد دو قطبی های کاذب است.

2. کیمیا علیزاده عامدانه و عاقلانه به وطنش خیانت کرده است. ممکن است اطلاعات و عاقبت اندیشی نکرده باشد، یا فریب خورده باشد. اما هرچه هست می دانسته که با این خروج و آن بیانیه، دارد رسما «خیانت» می کند. پس باید با قاطعیت با دختری که همه جوره به او توجه شده برخورد کرد. البته اگر بخواهد روزی دست از پا دراز تر بازگردد. البته آن روز دور نیست. اولا شوهرش در کنفرانس خبری جار و جنجال راه انداخت و آنچه باید بعد از بیانیه از سوی مردم بهت زده به او نثار می شد را نثارش کرد! و دوما اگر تحلیل های امید دانا را در این باره ببینید، متقاعد خواهید شد!

  • احمد طحانی
  • ۰
  • ۰

چندی پیش محمود صادقی نماینده جنجالی و اصلاح طلب تندرو مجلس، در توئیتی مدعی شد واسطه های شورای نگهبان برای تأیید صلاحیت 4 میلیارد تومان دریافت می کنند! دکتر عباسعلی کدخدایی نیز به این اظهارات عجیب محمود صادقی پاسخ داد.

محمود صادقی نماینده تندرو مجلس دهم نوشته بود: «در این دوره از انتخابات واسطه‌ها نرخ تأیید صلاحیت را بعضاً تا چهار میلیارد تومان بالا برده‌اند؛ چه شود این مجلس یازدهم!»

سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ این نماینده تندروی مجلس دهم نوشت: «نماینده‌ای در طول چند سال گذشته شایعاتی را دامن زده و به اتهام‌زنی خود ادامه می‌دهد! ظاهرا هر صبح آنچه را خواب می‌بیند بی‌محابا منتشر می‌کند! نه هیات نظارت رسیدگی می‌کند و نه ظاهرا از قوه قضاییه کاری ساخته است؟ هر بار که از او سند خواسته می‌شود، شنیده‌هایی بی‌اساس را تکرار می‌کند!»

  • احمد طحانی
  • ۱
  • ۰

ظریف رذیلانه و ذلیلانه از مذاکره با آمریکا گفت. ترامپ هم قاطعانه گفت: نه، مرسی! و این برگ ننگین هم در کارنامه دولت روحانی ثبت شد! اما واکنش سردار سلیمانی را هم به این اظهار نظر عجیب ظریف ببینید:

پرده اول: به نوشته مشرق وزیر امور خارجه ایران در مصاحبه با نشریه آلمانی اشپیگل که روز شنبه منتشر شد درباره احتمال مذاکره با آمریکا در پی ترور سپهبد سلیمانی گفت: «خیر، من هرگز این احتمال را رد نمی‌کنم که افراد، رویکردهای خود را تغییر دهند و حقایق را درک کنند. برای ما مهم نیست که چه کسی در کاخ سفید نشسته باشد. آنچه مهم است، نوع رفتار آنها است. دولت ترامپ می‌تواند، گذشته خود را اصلاح کند، تحریم‌ها را لغو کند و به میز مذاکره بازگردد. ما همچنان در میز مذاکره هستیم. آنها میز مذاکره را ترک کردند. آمریکا خسارت عظیمی به مردم ایران وارد آورده است. روزی خواهد رسید که آنها مجبور می‌شوند، این خسارات را جبران کنند. ما صبر زیادی داریم.»

پرده دوم: «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا در پیامی در توئیتر به سخنان «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران درباره مذاکره با آمریکا واکنش نشان داد. وی در این پیام توئیتری نوشت: «وزیر امور خارجه ایران گفته که ایران خواستار مذاکره با آمریکا است اما خواستار برداشته شدن تحریم‌هاست. نه مرسی!»

پرده سوم: پاسخ سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به سخنان ذلیلانه ظریف را در این لینک ببینید!

  • احمد طحانی
  • ۱
  • ۰

بعضی در این ایام که همه جریان های معاند داخلی و خارجی دست در دست هم، با پروپاگاندای رسانه ای مشغول هجمه علیه انقلابند، گویی ترسیده اند! بله. بالاترین مسئولان کشور عزت و مصلحت و اقتدار کشور را به تاراج گذاشته اند. بعضی از سخنان و تصمیم های حساس و مهم کشور بوی خیانت می دهد. اما واقعا جای نگرانی نیست! نگران چه هستید؟ شهدا زنده اند و یاری رسان! سردار قاسم سلیمانی رفته است؟ بله، قاسم سلیمانی رفته و شهید قاسم سلیمانی آمده است. باور کنیم شهدا هستند و می بینند و یاری رسان این انقلابند...

ماجرای حضور حاج قاسم سلیمانی در مراسم خواستگاری فرزند شهید مدافع حرم را که بسیار دیدنی و تکان دهنده است ببینید. التماس دعا

  • احمد طحانی
  • ۱
  • ۰

محمدرضا عارف رییس فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی در مراسم رونمایی از گزارش عملکرد فراکسیون امید شورای اسلامی که صبح دیروز (سه‌شنبه) هشتم بهمن در محل فراکسیون امید و با حضور اعضای مجمع عمومی این فراکسیون برگزار شد سخنان مهمی را به زبان آورد.

این اصلاح طلب خوش سابقه و «انقلابی» گفت: نباید جریان اصلاحات را برای منویات خودمان بخواهیم. نباید بگوییم اگر فلانی رد شد، آسمان به زمین آمده است. با رفتن یک فرد جریان از بین نمی‌رود، باید اجازه دهیم که اگر خودمان نمی‌توانیم دیگرانی بیایند و اتفاقاتی را رقم بزنند. ما باید در خدمت جریان باشیم و در این راستا فعالیت کنیم.

گزارش کامل سخنان دکتر عارف را در فارس (اینجا) بخوانید.

 

  • احمد طحانی
  • ۱
  • ۰

محمود صادقی، نماینده اصلاح طلب و تندرو مجلس که برای مجلس یازدهم رد صلاحیت شده است در توئیتر نوشت: «در این دوره از انتخابات واسطه‌ها نرخ تأیید صلاحیت را بعضاً تا چهار میلیارد تومان بالا برده‌اند؛ چه شود این مجلس یازدهم!»

این توئیت، به معنی این است که قبلا نرخ تأیید صلاحیت کمتر بوده است! خوشبختانه قوه قضائیه با ریاست آیت الله رئیسی بدون مسامحه به این موارد ورود می کند. منتظر واکنش قوه قضائیه و نیز دفاع صادقی از این توئیت جنجال برانگیز خواهیم ماند. اما:

درباره اظهارات صادقی چند نکته قابل تأمل است:

1. محمود صادقی توئیت می کند، و مدتی بعد آنرا پس می گیرد! اما چرا؟ چون موج خبری مورد نظر طیف مطبوعش بعد از انتشار مطلب ایجاد می شود. بنابراین پس گرفتن آن نه تنها بی فایده است، بلکه در رسانه های معاند حتی دیده هم نمی شود. چه رسد به اینکه انعکاس یابد! پس او با انتشار به هدفش می رسد.

2. صادقی که رد صلاحیت شده، خشم و انتقامش از شورای نگهبان را اینبار با ادعایی عجیب و بزرگ مطرح کرده است. مطمئنا در این مورد هم باید پاسخگو باشد. با گذشت زمان مشخص می شود مبنای این توئیت آکنده از خشم صادقی چیست. اما وی، نمی تواند با چنین ادعایی، ماجرای نمایندگان شورای شهر تهران و 2 میلیارد تومانی که برای حضور در لیست امید هزینه کرده اند را پاک کند. ماجرایی که اتفاقا یک مفسد اقتصادی اصلاح طلب با نام غلامحسین کرباسچی آنرا افشا کرده است!

3. زمان، زمان پاسخگویی است و این ترفندها جواب نمی دهد. اما به نظر می رسد موضوعی که باید با فرافکنی اذهان از آن منحرف شود موضوع مهمی است که همه توپخانه های جریان تندرو اصلاح طلب به خط شده اند! آیا این موضوع ذلت ظریف از طرح مذاکره با قاتلین سردار سلیمانی است؟ که با رد ترامپ کارنامه دولت مطبوع صادقی را بیش از پیش ذلیل کرد؟ گذر زمان ابعاد موضوع را بیشتر مشخص می کند.

هرچه هست، این حملات در نهایت نتیجه عکس می دهد و کارنامه ننگین جریان تندرو اصلاح طلب را سیاه تر از قبل می کند. چرا که فرمود: «وَمَکَروا وَمَکَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیرُ الماکِرینَ»

  • احمد طحانی
  • ۱
  • ۰

درباره حمله تند رئیس جمهور به شورای نگهبان نکات قابل توجهی وجود دارد که به بعضی از آنها اشاره می شود:

  1. فرار از پاسخگویی: فراموش نکنیم که رئیس جمهور در پایان راه قرار دارد. دولت یازدهم و دوازدهم، و نیز مجلس امید، باید به مردم درباره عملکردشان، که بعضا با اشتباهات عجیب و غریب همراه بوده و هزینه آنرا مردم داده اند، باید پاسخگو باشند. اما این حرف های شیطنت آمیز در عالم سیاست، یک هدف اصلی را دنبال می کند: منحرف کردن اذهان از پاسخگویی!
  2. فرار از قبول شکست: جامعه ایرانی، متاسفانه یا خوشبختانه، در انتخابات ریاست جمهوری و نیز مجلس، همواره با چرخش همراه بوده است. یعنی سلیقه جامعه در انتخاب رئیس جمهور، مدام در حال چرخش بوده است. روزگاری هاشمی اصولگرا (در آن مقطع البته!) را انتخاب می کند و روگاری خاتمی اصلاح طلب را. روزگاری احمدی نژاد اصولگرا (به ظاهر و در باطن انحرافی!) را انتخاب می کند و روزگاری حسن روحانی را. اما حالا شواهد و قرائن، حکایت از چرخش دیدگاه جامعه به سوی جریان مقابل طیف مطبوع روحانی دارد. حال باید چه کرد؟ این سخنان تند، که قبل داشته و بعد هم خواهد داشت! در حقیقت اذهان را منحرف کرده و به نوعی فرار از شکست است. البته آقای روحانی این ترفند را از استادش هاشمی رفسنجانی آموخته که به جای قبول نظر مردم، به خدا نامه می نوشت یا به جای قبول اراء مردمی، نامه بدون سلام به رهبر می نگاشت!
  3. امتیاز دادن به جریان اصلاحات: به هر حال رئیس جمهور فعلی کشور، بپذیریم یا نه، خودش را به نوعی مدیون اصلاح طلبان می داند. این جریان (اصلاح طلبان) نیز با جار و جنجال و پروپاگاندای رسانه ای همواره تلاش کرده است تا به مقاصدش برسد. (و البته متاسفانه با توجه به وضعیت سواد رسانه ای در گذشته، با همین شگرد به بعضی از اهدافش هم رسیده است که توضیحش بماند در یادداشت مستقلی دیگر!) سهم این جریان، در این مقطع، و پس از نشست روحانی با خاتمی و حسن خمینی و ناطق نوری و... همین سخنان است. البته بعضی از همین حضرات اصلاح طلب نیز بارها اعتراف کرده اند که در انتخاب روحانی دچار اشتباه محاسباتی شده اند و به نوعی فریب خورده اند. پس این سخنان تند و این حملات به شورای نگهبان را هم که صرفا در قالب حرف است، می توان سهمی مقطعی به اصلاحات تلقی کرد!
  4. فرار از کارنامه ننگین بعضی از اصلاح طلبان فاسد: واقعیت این است که بسیاری از نمایندگان اصلاح طلب مجلس به علت فساد اقتصادی رد صلاحیت شده اند. عقلای اصلاح طلب اتفاقا در نامه به شورای نگهبان (که بعضی از آنها رسانه ای شده است) برای حفظ ظاهر هم که شده است، درخواست کرده اند تا این افراد به قوه قضائیه سپرده شوند. همچنین افرادی که در سالهای گذشته با جرایم گوناگون زندان بوده اند نیز در این مقطع برای انتخابات مجلس ثبت نام کردند تا حذف آنها هزینه رد صلاحیت ها را برای شورای نگهبان بالا ببر! پس این حرف های حسن روحانی را می توان فرار از کارنامه ننگین بعضی از این حضرات تلقی نمود.

اگرچه دلایل متعدد دیگری هم وجود دارد. فرار از پاسخگویی به واسطه التماس ظریف برای مذاکره با قاتلان سردار سلیمانی، نتایج ننگین برجام، فساد اقتصادی در مسئولان رده های مختلف و... از آن جمله است. هرچه هست جامعه با این حملات هم می آموزد که مطالبه گری را حتی با فرافکنی های اینچنینی فراموش نکند!

 

 

  • احمد طحانی